اجرای مجازات اعدام به هر بهانه و دلیلی تجاوز به حرمت و کرامت انسانهاست.پذیرش اعدام بعنوان یکی از اشکال مجازات، نشان از بربریت حاکم بر سیستم قضایی ایران است.رژیم جمهوری اسلامی نیز با توسل به شرع و برپائی دادگاههای شرعی بیش از سی سال است که با اجرای مجازاتهای ظالمانه، اعدامهای خیابانی و قتل عام گسترده مخالفین سیاسی و اجتماعی خود یکی از ننگین ترین و سیاهترین دوران قضایی ایران را رقم زده است.
اینک نیز با اوجگیری بحران سیاسی در ایران و دستگیریهای گسترده یک بار دیگر خطر مجازات اعدام و قتل وسیع معترضین و فعالین سیاسی و اجتماعی به طور جدی وجود دارد.اعتراض سیاسی جرم نیست، حق بدیهی هر شهروندی است.نظام حاکم اما هر گونه اعتراضی را جرم و گناه تلقی کرده و معترض را به مجازات می رساند.هیچ نظام حاکمی حق ندارد به بهانه اجرای عدالت و یا برای حفظ خود به اعدام که قتل عمد است متوسل شود.پناه بردن به اعدام خصیصه نامشروع ترین نظامهای سیاسی است.اما علیرغم این هیچ نظامی قادر نخواهد بود در جامعهای که نفس مجازات اعدام در آن تقبیح شده باشد آنرا اجرا کند.این روآوری گسترده جمهوری اسلامی به سوی مجازات اعدام تنها بر متن این واقعیت تلخ امکانپذیر است که اعدام در ایران یک شکل پذیرفته شده مجازات است و نه امری تقبیح شده.اعتراض به مجازات اعدام تا امروز تنها به مواردی اندک محدود مانده و صدای مخالفین اعدام کمتر شنیده شده است.
اعدام نه تنها زمینههای دست زدن به جرم را از بین نمی برد، بلکه خود ترویج خشونت و زمینهساز جرائم دیگر است.جامعهای برای اصلاح خود به مجازات اعدام دست میزند که از اساس بر بیعدالتی استوار باشد.چنین جامعهای را باید تغییر داد.تغییر جامعه نیز توسط آحاد مردم آن امکانپذیر است.شکل دادن به یک اعتراض وسیع بر علیه مجازات اعدام، امروز و بر بطن تحولات سیاسی جاری و افزایش خطر اعدام معترضین خیابانی، یک ضرورت حیاتی است.هیچگاه مثل امروز قباحت مجازات اعدام اینچنین مورد تنفر افکار عمومی قرار نداشته است.این انزجار وسیع را میتوان در خدمت لغو مجازات اعدام به کار گرفت.جامعه ایران نباید دیگر این زخم عمیق را بر پیکر خود تحمل کند.
.............................................................................
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر