آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
جعفر پویه
رژیم جمهوری از ترس جنبش اجتماعی مردم هر جا که دستش رسیده و هر گاه که ممکن شده عده ای را دستگیر و روانه بازداشتگاه ها کرده است. همچنین برای به وجود آوردن جو رعب و وحشت، سردمداران نهادهای سرکوبگر در آستانه روزهای خاص تهدید می کنند و هشدار می دهند که هر کس را دستگیر کنند چنین و چنان خواهند کرد. این بی قانونی و خودسریها، این شلتاق کردن سرکوبگران و اوباشان رژیم و دستگیریهای بی حساب و کتاب بهترین گواه استبداد حاکم بر میهن ماست. دار و دسته علی خامنه ای، ولی فقیه درمانده رژیم راه دیگری جز زندان و شکنجه و اعدام برای پاسخ به خواسته های برحق مردم ندارد. آنان هر کسی که به دستورهایشان گردن نگذارد را با بهانه های واهی دستگیر کرده و روانه بازداشتگاه های با نام و بی نام می کنند.
اکنون در آستانه سال نو و شب عید، خانواده های بسیاری نه تنها عزیزان دستگیر شده شان را در کنار خود ندارند بلکه، بسیاری نیز در بی خبری مطلق نسبت به سرنوشت آنها بسر می برند. رژیم ولایت فقیه از یک سو افراد دستگیر شده را در سیاهچالهای خود و در بندهای امنیتی به مدتهای طولانی در انفرادی حبس می کند، آنان را به شیوه های متفاوت تحت شکنجه و بد رفتاری قرار می دهد و از سوی دیگر خانواده های آنان را در نگرانی از سرنوشت نا معلوم عزیزانشان بین نهادهای سرکوبگر خود سرگردان می کند و هیچگونه خبری از فرد بازداشتی به آنان نمی دهد. اینگونه رژیم همزمان با فرد بازداشتی، شکنجه و فشار روحی را به خانواده های آنان نیز گسترش می دهد و به زبان ساده کشوری را تبدیل به زندان و شکنجه گاه کرده است.
اکنون روزهای متمادی است که خانواده های بازداشت شدگان در مقابل نهادهای سرکوبگری رژیم، به ویژه زندان اوین و گوهردشت تجمع می کنند. بعضی از آنان خواهان خبری از عزیز بازداشت شده خود هستند. بسیاری خواهان تعیین تکلیف و عده ای نیز خواهان آزادی زندانیان و کسانی که توسط رژیم گروگان گرفته شده هستند. رژیم جمهوری اسلامی همچون رویه خود در سطح بین المللی که دست به گروگانگیری می زند و با باج خواهی امورات خود را می گذراند، اکنون مدتهاست که فرزندان مردم ایران را گروگان گرفته و سعی می کند از این طریق خانواده های آنان را وادار به اطاعت یا سکوت در مقابل رژیم ولی فقیه کند. مردم با این گونه عملکرد رژیم نه تنها مرعوب نشده بلکه، هر روز تعداد معترضان و تجمع کنندگان در برابر نهادهای سرکوبگری و زندانهای رژیم بیشتر می شود.
باید به حمایت از خانواده های زندانیان معترض رفت. باید صدای اعتراض آنان را به گوش همه جهانیان رسانید. باید با تجمع در مقابل زندانها و نهادهای سرکوبگری رژیم، آرامش را از سرکوبگران سلب کرد و وادارشان ساخت تا فرزندان گروگان گرفته شده مردم را آزاد کنند. در روزهای عید که بسیاری از سرکوبگران به خیال خود به مرخصی رفته اند و فرزندان مردم را در سیاهچالها رها کرده اند، با برگزاری تجمعهای اعتراضی در مقابل زندانها و برگزاری مراسم سنتی عید در آنجا شادی را به دیوارهای زندان نزدیک کنیم و هر ماه با خانواده ها یاد عزیزان دربند را گرامی داشته، همچون خاری در چشم ولی فقیه و گماشتگان او عمل کنیم.
................................................................................
آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
ادامه تجمعات خانواده های دستگیرشدگان و آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،خانواده های دستگیر شدگان و مردم در مقابل زندان اوین تجمع کردند و خواستار آزادی عزیزانشان شدند.
روز پنجشنبه 27 اسفند ماه از ساعت 18:00 تعداد زیادی از خانواده های دستگیر شدگان و مردم در مقابل زندان اوین تجمع کردند و در انتظار آزادی عزیزانشان بسر می بردند.در آستانه سال نو خانواده ها که در مقابل زندان اوین تجمع کرده اند . چشم های آنها به درب اصلی زندان اوین دوخته شده است تا شاید عزیز آنها یکی از کسانی باشد که از آن در مخوف زندان اوین خارج می شود.تعداد کسانی که امشب مقابل زندان اوین تجمع کرده اند به صدها نفر می رسید.خانواده ها در یک حالت بلاتکلیفی و انتظاربسر می برند .البته این شیوه تصادفی نیست بلکه سعی دارند تا آخرین لحظه خانواده ها را در بی اطلاعی و انتظار و تحت فشار روحی قرار دهند.
امشب هم همانند شبهای گذشته با ایستادگی و پافشاری خانواده ها تعدادی دیگری از زندانیان سیاسی آزادی شدند و به آغوش گرم خانواده های خود بازگشتند.خانواده هایی که عزیزانشان آزاد می شدند آنها را در آغوش می گیرفتند و اشک شوق از چشمانشان جاری می شد. همزمان صدای دست زدن و سوت کشیدن بقیه خانواده ها فضای اختناق آمیز را در هم می شکستند.
از جمله کسانی که امشب آزاد شدند خانم الهام احسنی از حامیان مادران عزادار می باشد. او روز 19 بهمن بایورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و 38 روز را در بند مخوف 209 زندان اوین بسر برد.
خانواده ها در طی شبهای اخیر تا بعد از ساعت 24:00 در مقابل زندان این در انتظار آزادی عزیزانشان بسر می برند.
..................................................................................
اعتصاب غذای یک زندانی کرد در مهاباد
آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
آژانس خبری موکریان
سرویس حقوق بشر
یک زندانی کرد در زندان مهاباد به نام جعفر افشاری دست به اعتصاب زد.
این زندانی که بیش از پنج ماه است در زندان بسر می برد در اعتراض به عدم اعطای رای باز و مرخصی ،از مورخه 26 اسفند دست به اعتصاب زده است .
گفتنی است جعفر افشاری به اتهام فراری دادن متهم ،از سوی دادگاه به 2 سال زندان محکوم شده و از بیماری قلبی رنج می برد.
.................................................................................
یک زندانی سیاسی بدون حضور در دادگاه به زندان محکوم شد
آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
یکی زندانی سیاسی بدون اطلاع و حضور در دادگاه به حکم سنگین و غیر انسانی محکوم شد
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، زندانی سیاسی یدالله رحمانی بدون اطلاع از تشکیل دادگاه و حق حضور در آن و برخورداری از حق دفاع و وکیل به حکم سنکین و غیر انسانی 1 سال زندان و جریمه 300 هزار تومان محکوم و به زندان جوبین قزوین منتقل شد.
آقای یدالله رحمانی 60 ساله بدلیل دیداری که 6 سال پیش با فرزندش در قرارگاه اشرف در عراق داشته است در دادگاه انقلاب قزوین به 1 سال زندان و مبلغ 300 هزار تومان جریمه محکوم شد.آقای رحمانی بدون اینکه به دادگاه انقلاب قزوین فرا خوانده شود و از حق دفاع و وکیل برخوردار باشد بصورت غیابی محاکمه شده است.
اتهامی که دادگاه انقلاب قزوین به او نسبت داده است خروج غیر قانونی از مرز عنوان شده است این در حالی است که او دارای پاسپورت معتبر بوده . هنگامی که برای دیدار با فرزندش عازم قرارگاه اشرف در عراق شده بود با پاسپورت معتبر و ویزای عراق و بصورت قانونی از ایران خارج شده بود و بعد از دیدار با فرزندش مجددا به ایران بازگشته است.
در حالی که طبق قوانین موجود اگر هم کسی غیر قانونی از مرز خارج شود محکومیت او فقط 50 هزار تومان جریمه نقدی می باشد
آقای رحمانی 16 اسفند ماه احظاریه ای از اجرای احکام دادگاه انقلاب قزوین دریافت نمود که در آن قید شده بودکه باید خود را به زندان جوبین قزوین معرفی کند. هنگامی که به اجرای احکام مراجعه کرد و اعلام کرد که من به هیچ دادگاهی فرا نخوانده نشده ام و در جایی محاکمه نشده ام پس چگونه می شود حکمی علیه من صادر شود. آنها بدون توجه به اعتراض وی ، او را دستگیر و به زندان جوبین قزوین منتقل کردند.
آقای یدالله رحمانی از زندانیان سیاسی دهۀ 1360 می باشد و از سال 1361 تا سال 1363 بدلیل هوادری از سازمان مجاهدین خلق در زندان جوبین قزوین تحت شکنجه های وحشیانه بسر برد و در اثر این شکنجه ها مهره های کمر او دچار آسیب شدید شد. او همچنان از ناراحتی مهره های کمرش رنج می برد و براحتی قادر به راه رفتن نیست.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،محاکمه غیابی که حق برخورداری از دفاع و داشتن وکیل را محروم می کند و صدور احکام سنگین و غیر انسانی که بر خلاف قوانین آنها می باشد را محکوم می کند واز کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به جنایتهای سازمان یافته و سیستماتیک در ایران است.
28 اسفند 1388 برابر با 19 مارس 2010
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر
................................................................................
انتشار اسامی بازداشت شدگان سال 1388
آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
فعالان حقوق بشر در ایرانبا توجه به گستردگی نقض حقوق بشر در ایران به خصوص در سال 1388 ، رقم بازداشت شدگان توسط نهادهای امنیتی حکومت که اکثر آنان در وقایع پس از انتخابات در ایران (خردادماه) در اعتراضات خیابانی بازداشت شده اند ، تعداد بی سابقه 18 هزار تن ارزیابی می شود.
علیرغم محدودیت همیشگی مدافعان حقوق بشر و دیده بانان جامعه مدنی در ایران که خاصه پس از انتخابات دوره دهم در ایران تشدید شده است، مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران تلاش نمود تا هویت بازداشت شدگان امنیتی در ایران را مستند و جمع آوری نماید که این مهم تحت عنوان "اسامی بازداشت شدگان 1388 " که هویت 2560 تن از قربانیان نقض حقوق بشر در ایران است را منتشر می نماید.
این لیست تنها افرادی را در برمیگرد که در طول یکسال اخیر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده ا ند و هویت آنان احراز شده است، زندانیان، محکومان و امثالهم در لیستی جدا ارائه خواهد شد.
...............................................................................
یکی از نزدیکان رفسنجانی بازداشت و روانه اوین شد
آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
سایت کلمه: با شکایت مدعی العموم و با قطعی شدن حکم حسین مرعشی در دادگاه تجدید نظر، وی برای اجرای حکم یک ساله زندان، ساعاتی پیش بازداشت و روانه اوین شد.
حسین مرعشی رئیس سازمان میزاث فرهنگی و گردشگری در دولت دوم خاتمی بود و به عنوان سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی شناخته می شود.
شبکه ایران، درباره بازداشت وی نوشت:« با قطعی شدن حکم حسین مرعشی در دادگاه تجدید نظر، وی برای اجرای حکم یک ساله زندان، ساعاتی پیش بازداشت و روانه زندان شد.
رای دادگاه در ادامه می آید:
در خصوص اعتراض و تجدید نظر خواهی آقای سید حسین مرعشی با وکالت آقای بهمن کشاورز و مهرداد قربانی سرابی از دادنامه شماره ۱۲۶ مورخ ۱۲/۱۰/۸۸ صادره از ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران که به موجب آن نامبرده به اتهام موضوع ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی و به تجویز ماده ۱۹ این قانون به تحمل یک سال حبس و محرومیت دائم از شرکت در هرگونه حزب و موسسه که به کارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بپردازد محکومیت یافته است. که با توجه به تشریح جزئیات اتهام در دادنامه بدوی ضرورتی بر ذکر مجدد آن در این مرحله ندارد. با ملاحظه محتویات پرونده و لایحه اعتراضیه تجدید نظرخواه و اینکه از ناحیه ایشان ایراد و اشکال موجه و موثری که مطابق شقوق مندرج در ماده ۲۴۰ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری سبب بی اعتباری و در نتیجه نقض دادنامه صادره و رسیدگی بیشتر را فراهم نماید ارائه نگردیده است. عمده مطالب آورده شده در لایحه اعتراضیه تکرار مطالب بدوی است. لکن مستنبط از ماده ۱۹ق.م.ا محرومیت از حقوق اجتماعی مقید به مدت است، لذا باستناد ماده ۲۵۰ قانون آیین دادرسی کیفری طی تصحیح دادنامه بدوی از این حیث با تعیین شش سال محرومیت از موارد مذکور، النهایه دادگاه مستندا به بند الف از ماده ۲۵۷ قانون مار الذکر ضمن رد تجدید نظرخواهی به عمل آمده دادنامه معترض عنه را با اصلاح بعمل آمده تایید می نماید. رای صادره به استناد ماده ۲۴۸ همین قانون قطعی است.»
...............................................................................
امام جمعه رژیم در تهران: سال 88 سالی تلخ بود
آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
آخوند احمد خاتمی امام جمعه رژیم در تهران امروز گفت، سال 88 سالی تلخ بود. حوادث بعد از انتخابات تلخ و پیچیده بود. جهان استکبار خیلی امید داشت که مردم را با خود همراه کند، اما مردم با حماسه 9 دی و 22 بهمن، به آنان تودهنی زدند و گفتند: ما دست بردار نظام و ولایت نیستیم.وی گفت، بی دلیل نیست که رئیس جمهور منفور آمریکا بعد از 22 بهمن، دوباره جمهوری اسلامی را تهدید کرد و وزیر امورخارجه انگلیس نیز مایوسانه و از سر استیصال به چین رفت تا آن کشور را برای فشار به نظام همراه کند. وزیر امورخارجه بدبخت یکی از کشورهای شیخ نشین منطقه هم با کمال وقاحت می گوید هرگونه تحریمی که علیه جمهوری اسلامی قرار داده شود از آن استقبال می کنیم که نشان از استیصال و درماندگی آنهاست.
.................................................................................
حزب الله لبنان کشورهای منطقه، آمریکا و اسرائیل را تهدید کرد
آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
خبرآنلاین: «شیخ نعیم قاسم» معاون دبیرکل حزب الله لبنان در گفتوگو با رویترز اعلام کرد «اسراییل یا ایالات متحده صرفا نمیتوانند ایران را بمباران کنند و انتظار داشته باشند امور به صورت معمول ادامه پیدا کند». او افزود «هر حملهای به ایران میتواند تمام منطقه را به آتش بکشد و طرف مهاجم چه اسراییل باشد و چه ایالات متحده، بهای سنگینی خواهد پرداخت».
رویترز نوشت «قاسم از ارائه جزئیات نقش حزب الله در واکنش به هر گونه حمله به ایران خودداری کرد».
.................................................................................
خیابانهای پرترافیک، مغازههای خلوت
آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
ایلنا: هر سال هفته آخر اسفندماه شهر در تكاپوي خريدهاي نوروزي است، ماهي قرمز سفره هفتسين چراغ ايست پيادهروهاست، كودكاني كه براي خريد يك لباس خاص يا يك رنگ خاص با پدر و مادرهاشان چانه ميزنند و گاهي براي پذيرفته شدن حرفشان گريه ميكنند، خندهات را درميآورد، بس كه در هر يك قدم تنه ميخوري و مثل توپ فوتبال پاسكاريات ميكنند پيادهها در پيادهروها، بدنت درد ميگيرد؛ آنچه ميخواهي را انتخاب ميكني اما آنقدر مغازه شلوغ است كه از داخل رفتن ميترسي ..... اما اين قصه ساليان پيش بود. امسال در خيابانها كه ميگردي مردم حضور دارند اما بيصدا، يك مغازهدار در بازار تجريش ميگويد: «انگار امسال خاك مرده ريختهاند روي شهر.»
به گزارش خبرنگار ايلنا، در حالي كه از اواسط بهمن شهرداري اعلام كرد ازدحام خيابانها و ترافيكهاي پايانناپذيربزرگراهها شلوغيهاي هر ساله قبل از عيد است كه، امسال كمي زودتر آغاز شد،اما مغازهدارها معتقدند، خريد مردم نسبت به سالهاي گذشته كاهش داشته است.
براي تهيه اين گزارش سراغ مغازههاي شمالشهر نرفتهام، كه قيمتهاي سر به فلك كشيدهشان مغزم را منفجر كند، همين گوشه و كنار شهر، نزديك خودتان، شايد در مغازه سر كوچهتان بودم، در پيادهروهايي كه امسال دوشادوش پيادهها گدايان پيادهروي ميكردند، گداياني كه غصه خوردن برايشان نايِي براي خريد كردن نميگذارد، مدير يك توليدي مانتوي دو طبقه ميگويد: «آقايان بايد به چيزي احتياج داشته باشند تا آن را بخرند اما خانمها نه! خانمها بايد روحيه خوبي داشته باشند، امسال خانمها روحيه ندارند، انگار همه با هم افسردگي گرفتهاند وارد مغازه به اين بزرگي ميشوند، يك دور ميزنند بازميگردند حتي سرشان را بلند نميكنند كه جنسها را ببينند انگار فقط وظيفهشان اين است كه يك چيزي بخرند، مهم نيست كه چي باشد.»
در پيادهروها راه ميروم، يك هفته به نوروز 1389 مانده است، صداي بوق ماشينها آرامشم را ميشكند، دوباره گدايان را ميبينم يا دستفروشاني را كه نميدانم فروش اين فالها چيزي جز غذاي روزشان ميشود؛ كودكي را ميبينم كه قنارياش در حسرت ورزيدن به ويترين يك لباس بچهفروشي همراهياش ميكند.... داخل مغازه ميشوم، مرد ميانسالي مدير مغازه است، قفسهها را نشانم ميدهد كه تا زير طبقه بالايي پر است، ميگويد:« نميخواهد سئوال كني، فقط كافي است اينجا را ببيني، جنسهايي كه ما از بهمن آوردهايم هنوز فروش نرفته است، هميشه اين وقت سال دنبال پر كردن دوباره مغازه بوديم اما حالا مغازه خالي نشده، چه رسد به انبارهايمان.» ميگويد:«ميتواني چند دقيقه اينجا منتظر باشي ببيني كه وضع بازار در چه حال است، پدري كه پارسال 200 هزار تومان از من خريد كرده امسال آمده يك پيراهن برده، خانوادهها كودكانشان را با خود نميآورند خريد، مبادا كودك چيزي بپسندد كه خانواده توان خريدش را نداشته باشد.» مادري حرف مرد را ميشكند« آقا، يك شلوار دخترانه ميخواهم، تا ده هزار تومان» مرد به من نگاه ميكند و به آن مادر پاسخ ميدهد:«خواهر من، من شرمندهام فقط يه بلوز دارم 10 هزار و 500 تومان» از مغازه بيرون ميروم سر چهارراه مردي پشت يك صندوق ايستاده و فرياد ميزند: «به كودكان بيسرپرست كمك كنيد، سال را براي كودكان بيسرپرست بهار كنيد.»
كلافه شدهام از اين همه ناچيزي، آنقدر كه نه ميتوانم به آن مادر شرمگين كمك كنم، نه به اين همه گدا و دستفروش و نه به آن همه كودك بيسرپرست، مغازهداري ميگويد: «تا همين چند ماه پيش به مدت چندين سال، اينجا چند گداي ثابت داشت كه همه مغازهدارها ميشناختندشان، امروز اما دو گدا به مغازه ميآيد، يك خريدار و ما خجالتزده از اينكه چطور ميتوان به همه اين گداها كمك كرد.»
او ميگويد:«گران شدن اجناس از يك طرف، پول نداشتن مردن از طرف ديگر سبب شده چيزي از بازار باقي نماند، دير يا زود همه كسبه ور شكست ميكنند، پارسال من اينجا 5تا پرسنل داشتهام امسال همين 2تا هم زيادي هستند، از طرف ديگر مجبوريم ماهي 250 تومان حقوق بدهيم، طبيعي است كه وقتي مشتري نست پول هم نيست، پس نيروهايمان را كمتر ميكنيم تا بتوانيم به آنهايي كه نگهميداريم حقوق دهيم.»
او ادامه ميدهد:«با اين وضع تا چند وقت ديگر همه فروشندهها بيكار ميشوند و يك مشكل به ديگر مشكلها اضافه ميشود.»
كسادي بازار به هفتسين كهن ما هم رحم نكرده، از يك عطار سراغ هفتسينمان را ميگيرم، ميگويد:«آنهايي كه به ما ربط دارد، مثل سماق و سنجد، فرقي نكرده»، نگاهي به بستهبنديهايش ميكند، با تعجب ميپرسم: فرقي نكرده؟َ! چشمكي ميزند و ميگويد:«قيمتها فرقي نكرده، اما وزنها كمتر شده، يعني ما سال گذشته هم يك بسته سماق را ميفروختيم 500 تومان، اما سال پيش هر بسته 250 گرم بود، امسال هر بسته150 گرم است» اين براي مشتري فرقي نميكند، او آنقدر سماق ميخواهد كه سيني از هفتسينش كم نشود. گز كردن خيابانها را ادامه ميدهم و زمان را نيز با هر قدم از دست ميدهم، تا چند سال ديگر به ازاي 500 تومان چند گرم سماق ميتوانم بخرم، چند دانه ؟!!
فرياد ميوهفروشها افكارم را پاره ميكند، اين هم سوژه خوبي است، آقا، بازارتان چطور است؟!« بازارمان؟ شوخي ميكني، خانم قيمتها دو برابر شده ميپرسي، بازارمان چطور است؟!» قيمتها دو برابر شده، فكر ميكنم در اين چند ساعت اين جمله را از چند نفر شنيدهام، از چند خريدار، از چند فروشنده، مرد ادامه ميدهد:«جنسها گران ميشود، فحشش براي ماست، مردم فقط ميآيند و قيمت ميكنند و ميروند، تنها پنج درصد مردم توان خريد اين ميوهها را دارند«انگورسياهدانه درشتي را نشانم ميدهد« اين انگور پارسال كيلويي هزار و پانصد تومان بود،امسال شده هشت هزار و پانصد تومان، پارسال در اين وقت سال روزي صد ـ صد و پنجاه كيلو از همين انگور را ميفروختم امسال 30 كيلو هم در روز فروش نميرود» آهي ميكشم از سر درماندگي، فروشنده ميگويد:«سال گذشته پرتقال كيلويي 700 تومان بود، امسال 1250 تومان است، نارنگي 1700 تومان بود، امسال 2500 تومان است، ليموشيرين 650 تومان بود، امسال 1350 تومان است، آيا درآمد مردم هم دو برابر شده است؟!» سئوال خوبي بود، نه! درآمد من دو برابر نشده بود، فكر ميكنم اين يك ميوهفروشي، غيردولتي است، شايد در بازار ميوه و ترهبار اوضاع فرق كند، از خودم ميپرسم يعني امكان دارد، اين گراني به نيازهاي اوليه ما هم رسيده باشد، فكر ميكنم به گذشتهها كه هنگام تحويل سال همه با لباس نو دور سفره هفتسين جمع ميشديم و هنوز برنامههاي تحويل سال تلويزيون تمام نشده بود، زنگ در به صدا درميآمد و همراه مادر از مهمانها پذيرايي ميكرديم، فكر كردم نكند روزي برسد كه پولي نداشته باشيم براي خريد ميوه و شيريني و عيدي دادن و از ترس اينكه شرمگين شويم در خانهمان را به روي عزيزانمان باز نكنيم.
وارد بازار ميوه و ترهبار ميشوم، فروشندهها متفقاند كه قيمتها تغييري نكرده يا مثلا اگر سيب كيلويي 1900 تومان شده 2200 تومان، پرتقال كيلويي 1800 تومان شده است 1500 تومان، اما همه بر اين نظر پافشاري ميكنند، كه گرچه قيمتها تغييري نكرده اما بازارشان كساد است و كسي از آنها خريد نميكند، مسنترينشان ميگويد:«با اين كه قيمتها خوب هست اما مردم نميخرند، اينكه مردم چرا نميخرند را من نميدانم، لابد پول ندارند. او ميگويد امسال حتي هزينه اجازه را هم درنميآوريم.»
خانمي كه حرفهايمان را پيگيري ميكرد، به مرد مسن ميگويد:«واقعا نميداني چرا مردم خريد نميكنند؟ فكر ميكنم خيلي چيزعياني است، پول دست مردم نيست، هنوز حتي عيديهاي حقوقبگيران را هم ندارند، الان هم اگر به مردم پول دهند، آنقدر هزينههاي مايحتاج اوليهشان زياد است، كه ديگر چيزي نميماند» او راست ميگويد، به گوشه يك اتوبوس شهري پناه ميبرم تا سر و صداي ماشينها و هم همه آدمها از تمام شنيدهها جدايم كند، اما هر كلمه يا جملهاي را كه ميشنوم در حول همين موضوع سوق ميخورد، آخر سال است مردم پول ندارند، كه هزينه روزمرگيهايشان را بدهند، ناگهان بايد در يك هفته به اندازه يك سالشان خرج كنند، فكر كردن به اينها حتي طعم شيرين عيديهاي مادربزرگ را تلخ ميكند، مادربزرگي كه ماهي 300 هزار تومان مستمري ميگيرد، به بيستوشش نوهاش، چقدر عيدي بدهد كه با هزينهاش براي پذيرايي از فرزندانش، چيزي از حقوق برايش تا پايان ماه بماند، اگر براي هزينه نوروز پولي قرض نكرده باشد، يا وامي نگرفته باشد.
.................................................................................
تمدید قرار بازداشت و جلوگیری از ملاقات فعالین دربند با خانوادهآدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
برگرفته از سایت کمیته گزارشگران حقوق بشر
جلوگیری از ملاقات درسا سبحانی با خانوادهاش
در حالی که حدود ۱۵ روز از بازداشت درسا سبحانی میگذرد خانواده وی در آستانهی عید نوروز از ملاقات با او محروم هستند.
مراجعهی وکیل وی به مراجع قضایی نیز بینتیجه بوده و مسئولان اجازه ملاقات با درسا را به وکیلش نمیدهند.
گفتنی است در روزهای گذشته خانواده سبحانی با نوشتن چندین نامه به دادستان تهران، کمیسیون اصل ۹۰ و کمیسیون امنیت ملی قوه قضائیه خواستار تسریع در رسیدگی به پروندهی فرزند خود شدند. این در حالی است که هوز علت بازداشت درسا سبحانی مشخص نیست.
همچنین مسئولان دادگاه انقلاب از ثبت نامه خانواده سبحانی خطاب به رییس قوه قضائیه خودداری کرده و اظهار داشتند تلاشهای آنان بینتیجه است.
درسا سبحانی، فعال کمپین یکمیلیون امضا و فعال حق تحصیل تحصیل، روز ۱۶ اسفند در منزلش در ساری بازداشت شد. شامگاه ۱۱ اسفند نیز منزل پدری وی توسط نیروهای امنیتی تفتیش گردید و در ۱۳ اسفند پدرش جهت تحویلدادن درسا به نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم و بازجویی قرار گرفت.
تمدید قرار بازداشت کوهیار گودرزی به مدت دو ماه
مادر کوهیار گودرزی، عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر، پس از آخرین ملاقات با فرزندش از تمدید قرار بازداشت وی به مدت دوماه خبر داد.
گزارشها حاکی از ادامه فشار بر کوهیار گودرزی جهت اخذ مشخصات کاربری ایمیل شخصی وی و وبسایت کمیته گزارشگران حقوق بشر است. بر اساس اصل ۳۸ قانون اساسی «هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع ممنوع است، اجبار شخص به شهادت اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود.»
این درحالی است که نزدیک به ۹۰ روز از بازداشت کوهیار گودرزی میگذرد و تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در روزهای اخیر آزاد شدهاند یا به مرخصی آمدهاند.
کوهیار گودرزی، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر در ۲۹ آذرماه به همراه شیوا نظرآهاری و سعید حائری بازداشت شد. وی همچنین در آبانماه با فشار نیروهای امنیتی از دانشگاه صنعتی شریف اخراج شد.
..................................................................................
الشرق الاوسط: دختر بن لادن ایران را به سوی سوریه ترک کردآدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
خبرگزاری «ریا نووستی» روسیه، 28 اسفندماه
حکومت جمهوری اسلامی ایران به "ایمان بن لادن" دختر 19 ساله "اوسامه بن لادن" اجازه داد تا تهران را ترک کند و وی روز پنجشنبه وارد دمشق شده است. این مطلب را "عمر بن لادن" پسر 29 ساله تروریست شماره یک طی تماس تلفنی به روزنامه "الشرق الاوسط" خبر داد و تاکید کرد که خواهر وی توسط یک کمپانی هوایی تجاری تهران را به مقصد دمشق ترک کرده است. ایمان به مادر خود "نجوا غانم" -همسر اول بن لادن- که در دمشق سکونت دارد، پیوسته است.
ایمان که همراه با برخی از اعضای خانواده بن لادن در تهران تحت بازداشت خانگی قرار داشت توانسته بود در ماه ژانویه سال جاری محل سکونت خود را ترک و به سفارت عربستان سعودی در پایتخت ایران پناهنده شود و منتظر حل مسئله ویزای خود شود."مر بن لادن از طریق روزنامه مراتب قدردانی خاص خود را نسبت به شاهزاده "سعود الفیصل" وزیر امور خارجه عربستان سعودی به خاطر تلاش هایی که در خصوص سازماندهی خروج ایمان از تهران به دمشق انجام داده ابراز نمود و وی را "هزاران بار برتر از شاهزاده و وزیر" نامید.
در ماه دسامبر سال گذشته مقامات ایرانی به "بکر بن لادن" پسر کوچک اوسامه اجازه خروج به دمشق را داده بودند که وی نیز مانند ایمان به مادر خود پیوست.
به گزارش الشرق الاوسط در مجموعه مسکونی حفاظت شده در حومه تهران سعد 29 ساله، عثمان 25 ساله، حمزه 20 ساله (پسران)، فاطمه 22 ساله (دختر) و خیره یکی از همسران رهبر سازمان تروریستی القاعده (مادر حمزه) سکونت دارند.
در این گزارش اشاره شده که فرزندان تروریست بین المللی همه از ازدواج رسمی بوده و دارای شناسنامه می باشند. همچنین به گفته عمر بن لادن در ایران با آنها برخورد مناسبی می شود و تصمیم آزادی آنها به زودی اتخاذ خواهد شد.
الشرق الاوسط به نقل از عمر بن لادن نوشت: کلیه اعضای خانه از تهران به کشوری که انتخاب کنند، منتقل خواهند شد. روند حقوقی آن به طور کامل ادامه داردو فقط چندی دیگر باید صبر کرد.
در ژانویه سال جاری عمر اعلام کرد که وی و دیگر بردارانش به فعالیت های تروریستی پدر خود هیچگونه ارتباطی ندارند.
عمر گفت: برادران من هیچ ارتباطی با فعالیت های تروریستی نداشته که به پدرم نسبت می دهند. آنها به این حلقه ارتباطی ندارند. خداوند بزرگ شاهد است که امروز و در آینده ما مدیون میهن خود عربستان هستیم.
عمر اعتراف کرد که کلیه برادران وی از صمیم قلب خواستار پیوستن به جامعه عربستان هستند اما برای این منظور نیاز به درخواستنامه ویژه ایست.
وی گفت: امروز ما باید از قیمومیت عربستان سعودی برخوردار شویم که از ما امتناع نمی ورزد چرا که ما فرزندان آن هستیم. ما سوگند یاد کرده و تمکین خود را نسبت به این کشور اعلام می نماییم.
.................................................................................
امام جمعه: زنان بدحجاب به نظام دهن کجی می کنند
آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
ایلنا: خطيب نماز جمعه تهران تاكيد كرد: مراجع، علما، خانواده شهدا و متدين از اين همه هنجارشكني كه برخي در رابطه با حجاب دارند ناراحتندحجت الاسلام سيد احمد خاتمي با بيان اينكه قصد دارم به يك وظيفه ديني اشاره كنم و آن را متذكر شوم از وضعيت حجاب در كشور انتقاد كرد و گفت: متاسفانه امروز حجاب دركشور ما وضعيت مناسبي ندارد ،در حالي كه حجاب يكي از مسلمات دين بوده و بيش از 10 ايه قران به بيان مساله حجاب پرداخته است.
وي با بيان اينكه برخي ميگويند حجاب يك مساله شخصي است، اظهار داشت: حجاب در خانه يك مساله شخصي است به نحوي كه هرگونه ميخواهيد بگرديد، اما وقتي خانه بيرون ميآييد ديگر مساله فردي نيست.
اين استاد خارج فقه حوزه افزود: چنانچه كشور خود را با ساير كشورها مقايسه كنيم درست است كه كشور ما يكي از پوشيدهترين كشورهاست، اما نبايد با اين معيار مقايسه كرد زيرا بايد دانست كه ما يك كشور اسلامي داريم و بيش از 300 هزار شهيد داده ايم تا اسلام حاكم شود.
وي با تاكيد بر ضرورت كار فرهنگي در اين زمينه اظهارداشت: خداوند ميپسندد كه صداوسيما ، مطبوعات و حوزه هاي علميه ما در اين خصوص كارشان را انجام دهند و مسوولين نيز قوانين را اجرا كنند.
خاتمي با اشاره به مصوبه شوراي انقلاب فرهنگي در اين راستا گفت: آن مصوبه وظيفه همه نهادها را در قبال حجاب مشخص كرده است و حرف ما اين است كه اين قانون را اجرا كنيد ،چرا اين قانون با آن همه خوبيها معطل مانده است.
وي با بيان اينكه البته اكثريت بانوان ما حجاب را رعايت ميكنند و تنها اقليتي حجاب را رعايت نميكنند، افزود: اين اقليت گاه در بدنه اداري كشور هستند از هر سه قوه انتظار ميرود كه مسوولين حجاب را ابتدا از خود و حقوق بگيران خود شروع كنند تا حداقلكساني كه نان اين نظام را مي خورند به نظام دهنكجي نكند.
ادامه بازداشت محبوبه کرمی بدون تفهیم اتهام
آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
پس از 18 روز از بازداشت محبوبه کرمی، از اعضای کمپین یک میلیون امضاء، وی همچنان بدون تفهیم اتهام در اوین به سر می برد. کرمی، شب گذشته پس از 11 روز در تماس تلفنی با برادر خود اعلام کرده است که هنوز نمی داند چه اتهامی دارد.محسن کرمی در این رابطه می گوید که تا کنون تلاش های او در پیگیری وضعیت محبوبه بی نتیجه مانده است. وی می گوید که دادسرای انقلاب در پاسخ به او گفته اند که هیچ اطلاعی در این زمینه ندارند و احتمال می دهند که پرونده در دادسرای واقع در زندان اوین باشد. وی می گوید که این دادسرا در داخل زندان است و خانواده ها به آن دسترسی ندارند.
محسن کرمی، با توجه به رسیدن ایام نوروز و تعطیلی های پیوسته با آن، از آزادی محبوبه در این روزها ناامید است و می گوید: «شایسته نیست که محبوبه را بدون اتهام مشخص و بدون آن که کاری کرده باشد بازداشت کنند و بدون تفهیم اتهام به بازداشت او در چنین شرایطی ادامه دهند.»
چنانچه بازداشت محبوبه کرمی در ایام نوروز ادامه یابد، دومین سالی خواهد بود که او نوروز را در زندان به سر می برد. وی بارگذشته، 6 فروردین 1388 به همراه 11 تن از اعضای کمپین و مادران صلح که قصد دیدار نوروزی با خانواده زهرا بنی یعقوب را داشتند به اتهام اخلال در نظم عمومی دستگیر و پس از 13 روز آزاد شد.
محبوبه کرمی، 11 اسفند ماه پس از تفتیش منزلش و ضبط وسایل وی و برادرش توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. به گفته برادر وی، محبوبه در سال گذشته فعالیتی نداشته و تمام وقت خود را به پرستاری از پدرش گذرانده است. محبوبه کرمی پیش از این نیز پنج بار بازداشت شده بود. در همه پرونده های وی، حکم تبرئه صادر شده است.
اتحادیه اروپا خواهان توقف فوری سانسور اینترنتی و پخش پارازیت
آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
به گزارش خبرگزاری فرانسه از بروکسل، اتحادیه اروپا امروز رژیم تهران را به توقف فوری سانسور اینترنتی و پخش پارازیت بر روی شبکه های ماهواره ای فراخواند و هشدار داد که در این زمینه آماده اقدام علیه جمهوری اسلامی است.
گزارش رادیو فرانسه: وزرای امور خارجۀ اتحادیۀ اروپا با تصویب متنی اعلام کرده اند که حاضرند برای پایان دادن به پخش پارازیت از سوی دولت ایران روی برنامه های رادیویی و تلویزیونی فارسی زبان خارجی علیه جمهوری اسلامی دست به اقدام بزنند.
اتحادیۀ اروپا در مصوبۀ خود از حکومت تهران خواسته است که فوراً به اقدامات خود در زمینۀ پخش پارازیت به روی برنامه های که از خارج از طریق ماهواره پخش می شوند و همچنین سانسور اینترنت در داخل کشور خاتمه دهد.
اتحادیۀ اروپا در این بیانیه بر عزم خود برای پایان دادن به این وضعیت که غیرقابل قبول توصیف کرده تأکید نموده و نسبت به تلاش های حکومت تهران به منظور محروم کردن ایرانیان از اطلاعات مستقل و آزاد چه از طریق اینترنت و چه از راه رسانه های دیداری و شنیداری که به وسیلۀ ماهواره پخش می شوند ابراز نگرانی نموده است.
پخش منظم پارازیت از سوی حکومت تهران به روی برنامه های رسانه های رادیویی و تلویزیونی ابعاد بی سابقه ای یافته و به گفتۀ اتحادیه اروپا شامل هفتاد رسانه رادیویی و تلویزیونی می شود.
بیانیه اتحادیه اروپا تلویحاً به ممنوعیت صدور لوازم فنی به ایران نیز اشاره کرده که به وسیله شان حکومت اسلامی ایران به سانسور مخالفان مبادرت می ورزد.................................................................................
تداوم بازداشت یک شهروند ارمنی مسیحی در زندان اوین
آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان: روز شنبه ۲ اسفند ماه ۱۳۸۸ برابر با ( ۲۰ فوریه ۲۰۱۰ ) ماموران امنیتی لباس شخصی ، "واهیك آبرامیان" ( ۴۴ ساله) از شهروندان ارمنی مسیحی ساكن تهران را كه برای دیدار دوستش كه بتازگی از سفر خارج بازگشته بود پس از ملاقات با ایشان به هنگام ترك خانه، وی توسط چند تن از ماموران امنیتی بازداشت شد .
نحوه بازداشت و دستگیری ایشان بسیار عجیب و پر ابهام گزارش شده است . این گزارش می افزاید، ماموران امنیتی لباس شخصی كه ۳ نفر سوار بر یك خودرو پژو سبز رنگ بودند وی را پس از دیدار و ترك خانه دوستش در خیابان به طرز عجیبی بازداشت نمودند.
چیزی كه در هنگام دستگیری این شهروند ارمنی مسیحی بسیار عجیب بنظر می رسد این است كه ماموران در هنگام دستگیری این فرد از تمام رویداد و نحوه بازداشت وی در خیابان فیلمبرداری می كردند و ماموران حكمی را بهمراه داشتند كه اجازه تیراندازی به آنها در صورت مقاومت متهم داده است!. ماموران پس از بازرسی بدنی كیف همراه و كلیه مدارك ایشان را نیز ضبط نمودند .
به گزارش FCNN، همسر و خانواده واهیك آبرامیان" نیز كه از شهروندان ارمنی كشور می باشند از این پیش آمد ناگهانی بسیار شوكه شده اند و حاضر به گفتگو در این زمینه نمی باشند. خانواده و دوستان آقای آبرامیان با شناخت از شخصیت روحانی و انساندوست و پایند قانون نامبرده جملگی یقین دارند كه ایشان جرمی مرتكب نشده و امیدوارند كه این سوءتفاهمات به زودی رفع و زمینه برای آزادی او فراهم گردد .
لازم به ذكر است بررسی به عمل آمده نشان میدهد كه " واهیك آبرامیان" تابعیت دوگانه كشورهای ایران و هلند را دارد ولی بنا بدلایلی خانوادگی تمایل داشته اند كه همچنان در وطن خود ایران زندگی كنند .
بنابرگزارش دریافتی از سوی شبكه خبرمسیحیان فارسی زبان، سوالات و ابهام بسیاری در نحوه دستگیری ایشان وجود دارد و كسی به درستی نمیداند كه این شهروند مسیحی ارمنی ایران چرا به این شیوه نامتعارف كه معمولا برای متهمان امنیتی و سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد بازداشت شده است !؟. چه مرجعی و به چه منظور حكم تیر برای این شهروند عادی مسیحی صادر كرده است !؟ و ایشان چه جرمی مرتكب شده است كه باید اینچنین برخوردی صورت بگیرد ؟ به نظر میرسد برای یافتن اطلاعات بیشتر در این زمینه باید منتظر اظهارات مسئولان اطلاعاتی و قضائی جمهوری اسلامی ماند.
این گزارش حاكی است ، با توجه به اینكه پس از گذشت یكماه هنوز دلیل خاصی و یا اتهامی برای دستگیری ایشان از سوی مراجع قضایی اعلام نشده است نامبرده بدون اجازه ملاقات و حق داشتن وكیل همچنان در زندان اوین بسر می برد، بی اطلاعی و بی خبری از وضعیت ایشان باعث موجی از نگرانی در میان مسیحیان و خانواده وی گردیده است.
از عموم هموطنان و به خصوص جامعه مسیحی كشورمان میخواهیم تا برای این هموطن و دیگر زندانیان مسیحی كه برطبق گزارشات دریافتی در طی روزها و هفته های گذشته در شهرهای مختلف كشور بازداشت شده اند در دعا و روزه باشند به این امید كه شرایط آزادی ایشان فراهم گردد تا شاید جشن عید نوروز باستانی را در كنار خانواده خود همسر و فرزندانشان با شادمانی برگزار نمایند.
................................................................................
توهین های مکرر احمدی نژاد به اقتصاددانان منتقد
آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 Marchخبرآنلاین: محمود احمدی نژاد در برنامه " سفر بخیر " اگرچه قرار بود به موضوع سفر و ایمنی سفر و اقداماتی که دولت می تواند برای کاهش آمار حوادث و کشته شدگان انجام دهد ، بپردازد اما در خلال اظهاراتش هنگامی که درخصوص هدفمند کردن یارانه ها صحبت می کرد ، طعنه های متعددی به منتقدانش در حوزه اقتصاد زد.
گفته های کنایه آمیز رییس جمهوری بدین قرار است:
• آنهایی که می گویند اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها یک جراحی بزرگ است یا کاری سخت است ، یا نمی دانند که این طرح چیست یا که نمی خواهند این طرح برای نجات کشور اجرا شود .
• این افراد که این حرفها را می زنند مثلا اقتصاددان هستند اما معلوم است که هیچ علم اقتصادی ندارند .
• اسم خودشان را می گذارند اقتصاددان ! حالا من نمی دانم کجا درس خوانده اند و مدرکشان را از کجا گرفتهاند.
• من نمی دانم اینها چطور مدرکشان را گرفته اند . اصلا بیایند یک مجمع برگزار کنند و بگویند که مدرکشان را از کجا گرفته اند
..................................................................................
آدينه، 28 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Friday 19 March
..................................................................................
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر