یکشنبه، 23 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Sunday 14 March
سوال: نظر جنابعالى درباره چهارشنبه سورى چيست؟ جواب) علاوه بر آنکه هيچ مبناى شرعى ندارد، مستلزم ضرر و فساد زيادى است که مناسب است از آنها اجتناب شود.
علاوه بر استفتاء ، از دفتر برخي مراجع عظام تقيلد نيز در اين زمينه سوال شد که پاسخ دادند: مراسم چهارشنبه آخر سال، علاوه بر اينکه مبناي شرعي ندارد، نوعي آتش پرستي است و خواندن اشعاري مانند " زردي من از تو و سرخي تو از من" مصداق حاجت خواستن از آتش است.
..........................................................................علاوه بر استفتاء ، از دفتر برخي مراجع عظام تقيلد نيز در اين زمينه سوال شد که پاسخ دادند: مراسم چهارشنبه آخر سال، علاوه بر اينکه مبناي شرعي ندارد، نوعي آتش پرستي است و خواندن اشعاري مانند " زردي من از تو و سرخي تو از من" مصداق حاجت خواستن از آتش است.
ادامه فشارها و دستگیری های گسترده دانشجویان در بابل
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی - پس از صدور احکام دانشجویان دانشگاه های شمال کشور و اجرای احکام دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی و پیام نور بابل (محسن برزگر و ایمان صدیقی به 10 ماه حبس و یک سال محرومیت از تحصیل در دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل و محمد اسماعیل زاده که به 3 ماه حبس محکوم شدند ) اداره طلاعات شهرستان بابل اقدام به بازداشت محمد رضا ملکی و محمد معصومیان از فعالین دانشجوئی شهرستان بابل کردند.
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی از بابل، اداره اطلاعات شهرستان بابل این دو دانشجو را احضار و پس از مراجعه این دو به اداره اطلاعات اقدام به بازداشت آنها کردند.تا کنون علت بازداشت و همچنین از مکان نگهداری آنها اطلاعاتی در دست نیست .
لازم به ذکر است از وضعیت و اتهام علیرضا فلاحتی مسئول ستاد 88 شهرستان بابل و عضو شاخه ی جوانان جبهه ی مشارکت استان مازندران که قریب به یک ماه از بازداشت او می گذرد نیز خبری در دست نمی باشد.
همچنین هفته گذشته، علی سپندار، بهزاد پروین، امین استادی و میلاد گاراژیان اعضای شورای مرکزی و عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بیرجند برای دومین بار پس از انتخابات بازداشت و به بازداشتگاه نامعلومی در شهر بیرجند منتقل شدند.
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی از بابل، اداره اطلاعات شهرستان بابل این دو دانشجو را احضار و پس از مراجعه این دو به اداره اطلاعات اقدام به بازداشت آنها کردند.تا کنون علت بازداشت و همچنین از مکان نگهداری آنها اطلاعاتی در دست نیست .
لازم به ذکر است از وضعیت و اتهام علیرضا فلاحتی مسئول ستاد 88 شهرستان بابل و عضو شاخه ی جوانان جبهه ی مشارکت استان مازندران که قریب به یک ماه از بازداشت او می گذرد نیز خبری در دست نمی باشد.
همچنین هفته گذشته، علی سپندار، بهزاد پروین، امین استادی و میلاد گاراژیان اعضای شورای مرکزی و عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بیرجند برای دومین بار پس از انتخابات بازداشت و به بازداشتگاه نامعلومی در شهر بیرجند منتقل شدند.
..........................................................................
یکشنبه، 23 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Sunday 14 March
درخواست از دولت آلمان برای محکومیت نقض گسترده حقوق بشر در ایران از طریق اتخاذ اقدامات عملی مشخص
انجمن یاری های پزشکی شهر بوخوم در نامه ای به دولت آلمان از این دولت خواستار اتخاذ سیاست فعال تری در مبارزه با دیکتاتوری جمهوری اسلامی شده است. این انجمن خواهان حمایت دولت آلمان از پناهجویان و پناهندگان ایرانی شده و نظر به اقدامات شدید دولت ایران بر علیه فعالین حقوق بشری، خواستار آن شده تا دولت آلمان رژیم جمهوری اسلامی را برای آزادی فعالین سیاسی و حقوق بشری زیر فشار گذاشته و همچنین دولت آلمان را به اتخاذ اقدامات تنبیهی مناسب از جمله عدم صدور ویزا برای دیپلمات های رژیم و قطع روابط دیپلماتیک با رژیم حاکم بر ایران تشویق نموده است. ترجمه متن این نامه به شرح زیر است:
با نگرانی فراوان ما هر روز اخبار مربوط به دستگیری و صدور احکام اعدام یا اجرای حکم اعدام برای تظاهرات کنندگان و فعالین حقوق بشر در ایران را دریافت میکنیم. انجمن یاری های پزشکی به پناهجویان شهر بوخوم یک سازمان حقوق بشری است که بیش از 12 سال است برای احقاق حق پناهجویان و پناهندگان فعالیت میکند. بسیاری از مراجعین ما پناهجویان و پناهندگان از ایران می باشند. بخش بزرگی از آنان تجارب تلخ و وحشتناکی در ارتباط با نیروهای امنیتی و زندان و شکنجه را پشت سر گذاشته اند. اخبار جدید از ایران و بی خبری از وضعیت دستگیر شدگان و زندانیان سیاسی میتواند موجب زنده و فعال شدن مجدد شوک و ضربه های روحی برای بسیاری از مراجعین ایرانی انجمن ما گردد.
بنا به گزارش رسانه های فارسی زبان مخالف دولت ایران برای یک دانشجوی 20 ساله بنام محمد ولیان حکم اعدام صادر شده است، اگر چه ما هیچ تائید رسمی در این مورد دریافت نکرده ایم. آقای محمد امین ولیان بدلیل شرکت در تظاهرات خیابانی در تهران دستگیر و آنگونه که از قول او بیان می شود گویا سنگی در دست داشته و می خواسته با آن به نیروهای امنیتی حمله کند و به این دلیل از سوی دادگاه به عنوان "محاربه" یعنی "جنگ برعلیه خدا" محکوم شده و به این ترتیب وی می تواند بر اساس قوانین ایران به اعدام محکوم شود. برخی از سازمان های حقوق بشری مانند LDDHI و FIDH و همچنین وزارت خارجه آمریکا در چند روز گذشته در این مورد موضع گیری نموده و صدور چنین حکمی را محکوم کرده اند.
در یک مورد دیگر که توسط وکیل دکتر محمد ملکی علنی شده است، وی گفته است که برای موکلش به عنوان "محارب" حکم صادر شده است. دکتر محمد ملکی 76 سال داشته و در گذشته رئیس دانشگاه تهران بوده است. بنا به اطلاعیه سازمان عفو بین الملل وی در 22 آگوست سال 2009 در ادامه تظاهرات های عظیم و گسترده که برعلیه نتایج انتخابات ریاست جمهوری به راه افتاده بود، توسط پنج نفر از افراد وابسته به وزرات اطلاعات دستگیر شده بوده است. دکتر ملکی در اول مارس 2010 و پس از 191 روز حبس در زندان اوین به قید وثیقه آزاد شد.
از طرف دیگر بر اساس اخبار منتشر شده از سوی "مجموعه فعالین حقوق بشر" در یک عملیات هماهنگ بین اطلاعات سپاه پاسدران و وزارت اطلاعات از ساعت 9 شب دوم مارس تا ساعت 9 صبح سوم مارس 2010 بیش از 26 مورد حمله در شهرهای مختلف جهت دستگیری فعالین پیشین این انجمن صورت گرفته که طی آن تا کنون حداقل 15 نفر از فعالین حقوق بشری دستگیر شده اند. از محل نگهداری دستگیرشدگان خبری در دست نیز و آنها امکان تماس با افراد خانواده و یا وکیل خود را ندارند. یکی از این دستگیر شدگان خانم رفیعی می باشد که در تاریخ 02.03.2010 در شهر گرگان در شمال ایران دستگیر شده است. وی دانشجو بوده و یک فعال حقوق بشری نبوده است با این وجود به هنگام دستگیری وی به فعالیتهای حقوق بشری برادرش، آقای کیوان رفیعی دبیر سابق مجموعه فعالین حقوق بشر اشاره شده است.
نظر به تهاجم گسترده رژیم حاکم بر ایران به جنبش دمکراسی خواهی مردم ایران، از دولت آلمان خواهان توجه و پیگیری در موارد زیر می باشیم:
- تلاش فعال برای آزادی دستگیر شدگان و زندانیان سیاسی و فعالین حقوق بشر- تحریم های مؤثر برعلیه دیکتاتوری ملاها- توقف اخراج پناهجویان ایرانی و اعطاء اجازه اقامت به آنان- پذیرش فعالین سیاسی مخالف دولت ایران که کشور خود را ترک و امکان بازگشت با آنجا را ندارند- عدم صدور ویزا برای دیپلمات های رژیم جمهوری اسلامی و قطع روابط دیپلماتیک با دیکتاتوری حاکم بر ایران
بسیار خوشحال خواهیم شد اگر ما را مطلع کنید که دولت در این زمینه ها چه کار کرده و بطور خاص در مواردی که فوقا به آن اشاره شد چه اقداماتی را انجام داده یا قرار است انجام دهد.
...........................................................................انجمن یاری های پزشکی شهر بوخوم در نامه ای به دولت آلمان از این دولت خواستار اتخاذ سیاست فعال تری در مبارزه با دیکتاتوری جمهوری اسلامی شده است. این انجمن خواهان حمایت دولت آلمان از پناهجویان و پناهندگان ایرانی شده و نظر به اقدامات شدید دولت ایران بر علیه فعالین حقوق بشری، خواستار آن شده تا دولت آلمان رژیم جمهوری اسلامی را برای آزادی فعالین سیاسی و حقوق بشری زیر فشار گذاشته و همچنین دولت آلمان را به اتخاذ اقدامات تنبیهی مناسب از جمله عدم صدور ویزا برای دیپلمات های رژیم و قطع روابط دیپلماتیک با رژیم حاکم بر ایران تشویق نموده است. ترجمه متن این نامه به شرح زیر است:
با نگرانی فراوان ما هر روز اخبار مربوط به دستگیری و صدور احکام اعدام یا اجرای حکم اعدام برای تظاهرات کنندگان و فعالین حقوق بشر در ایران را دریافت میکنیم. انجمن یاری های پزشکی به پناهجویان شهر بوخوم یک سازمان حقوق بشری است که بیش از 12 سال است برای احقاق حق پناهجویان و پناهندگان فعالیت میکند. بسیاری از مراجعین ما پناهجویان و پناهندگان از ایران می باشند. بخش بزرگی از آنان تجارب تلخ و وحشتناکی در ارتباط با نیروهای امنیتی و زندان و شکنجه را پشت سر گذاشته اند. اخبار جدید از ایران و بی خبری از وضعیت دستگیر شدگان و زندانیان سیاسی میتواند موجب زنده و فعال شدن مجدد شوک و ضربه های روحی برای بسیاری از مراجعین ایرانی انجمن ما گردد.
بنا به گزارش رسانه های فارسی زبان مخالف دولت ایران برای یک دانشجوی 20 ساله بنام محمد ولیان حکم اعدام صادر شده است، اگر چه ما هیچ تائید رسمی در این مورد دریافت نکرده ایم. آقای محمد امین ولیان بدلیل شرکت در تظاهرات خیابانی در تهران دستگیر و آنگونه که از قول او بیان می شود گویا سنگی در دست داشته و می خواسته با آن به نیروهای امنیتی حمله کند و به این دلیل از سوی دادگاه به عنوان "محاربه" یعنی "جنگ برعلیه خدا" محکوم شده و به این ترتیب وی می تواند بر اساس قوانین ایران به اعدام محکوم شود. برخی از سازمان های حقوق بشری مانند LDDHI و FIDH و همچنین وزارت خارجه آمریکا در چند روز گذشته در این مورد موضع گیری نموده و صدور چنین حکمی را محکوم کرده اند.
در یک مورد دیگر که توسط وکیل دکتر محمد ملکی علنی شده است، وی گفته است که برای موکلش به عنوان "محارب" حکم صادر شده است. دکتر محمد ملکی 76 سال داشته و در گذشته رئیس دانشگاه تهران بوده است. بنا به اطلاعیه سازمان عفو بین الملل وی در 22 آگوست سال 2009 در ادامه تظاهرات های عظیم و گسترده که برعلیه نتایج انتخابات ریاست جمهوری به راه افتاده بود، توسط پنج نفر از افراد وابسته به وزرات اطلاعات دستگیر شده بوده است. دکتر ملکی در اول مارس 2010 و پس از 191 روز حبس در زندان اوین به قید وثیقه آزاد شد.
از طرف دیگر بر اساس اخبار منتشر شده از سوی "مجموعه فعالین حقوق بشر" در یک عملیات هماهنگ بین اطلاعات سپاه پاسدران و وزارت اطلاعات از ساعت 9 شب دوم مارس تا ساعت 9 صبح سوم مارس 2010 بیش از 26 مورد حمله در شهرهای مختلف جهت دستگیری فعالین پیشین این انجمن صورت گرفته که طی آن تا کنون حداقل 15 نفر از فعالین حقوق بشری دستگیر شده اند. از محل نگهداری دستگیرشدگان خبری در دست نیز و آنها امکان تماس با افراد خانواده و یا وکیل خود را ندارند. یکی از این دستگیر شدگان خانم رفیعی می باشد که در تاریخ 02.03.2010 در شهر گرگان در شمال ایران دستگیر شده است. وی دانشجو بوده و یک فعال حقوق بشری نبوده است با این وجود به هنگام دستگیری وی به فعالیتهای حقوق بشری برادرش، آقای کیوان رفیعی دبیر سابق مجموعه فعالین حقوق بشر اشاره شده است.
نظر به تهاجم گسترده رژیم حاکم بر ایران به جنبش دمکراسی خواهی مردم ایران، از دولت آلمان خواهان توجه و پیگیری در موارد زیر می باشیم:
- تلاش فعال برای آزادی دستگیر شدگان و زندانیان سیاسی و فعالین حقوق بشر- تحریم های مؤثر برعلیه دیکتاتوری ملاها- توقف اخراج پناهجویان ایرانی و اعطاء اجازه اقامت به آنان- پذیرش فعالین سیاسی مخالف دولت ایران که کشور خود را ترک و امکان بازگشت با آنجا را ندارند- عدم صدور ویزا برای دیپلمات های رژیم جمهوری اسلامی و قطع روابط دیپلماتیک با دیکتاتوری حاکم بر ایران
بسیار خوشحال خواهیم شد اگر ما را مطلع کنید که دولت در این زمینه ها چه کار کرده و بطور خاص در مواردی که فوقا به آن اشاره شد چه اقداماتی را انجام داده یا قرار است انجام دهد.
شکنجه دانشجوی بوعلی سینا همدان برای اعترافات دروغین
خبرگزاری هرانا - مادر محسن عبدی پس از اولین ملاقات با پسرش از فشار و شکنجه او برای انجام اعترافات دروغین خبر داد.
محسن عبدی دانشجوی رشته باستان شناسی بوعلی سینای همدان که پس از وقایع روز عاشورا در تهران بازداشت شده است در اولین ملاقات با مادرش از شکنجه های جسمی برای اعتراف به شرکت در " اغتشاشات" خبر داد.
این دانشجویی زندانی که هم اکنون در بند عمومی زندان اوین نگهداری می شود پیشتر جهت تفهیم اتهام و بازپرسی به دادسرای داخل زندان اوین منتقل شده است، وکیل نامبرده محمد اولیایی فر که به تازگی بازداشت شده است به دلیل وجود این دادسرا در زندان موفق به پیگیری پرونده وی نشده بود.
دادگاه این دانشجوی در بند بر اساس اعلام قبلی می بایست فردا برگزار میشد که به دلایل نامعلومی از برگزاری دادگاه ممانعت شده است.
.........................................................................محسن عبدی دانشجوی رشته باستان شناسی بوعلی سینای همدان که پس از وقایع روز عاشورا در تهران بازداشت شده است در اولین ملاقات با مادرش از شکنجه های جسمی برای اعتراف به شرکت در " اغتشاشات" خبر داد.
این دانشجویی زندانی که هم اکنون در بند عمومی زندان اوین نگهداری می شود پیشتر جهت تفهیم اتهام و بازپرسی به دادسرای داخل زندان اوین منتقل شده است، وکیل نامبرده محمد اولیایی فر که به تازگی بازداشت شده است به دلیل وجود این دادسرا در زندان موفق به پیگیری پرونده وی نشده بود.
دادگاه این دانشجوی در بند بر اساس اعلام قبلی می بایست فردا برگزار میشد که به دلایل نامعلومی از برگزاری دادگاه ممانعت شده است.
ترکیدن ترقه جُنبش اجتماعی زیر پای حُکومت پیش از چهارشنبه سوری
منصور امان
به مُوازت تسلا دهی رهبران و پایوران جمهوری اسلامی به یکدیگر مبنی بر "پایان فتنه" و پُر کردن سینه از باد برای به رُخ کشیدن هیبت خویش به مُخالفان و مُعترضان، حُکومت به طور یکپارچه و دسته جمعی در هراس از چهارشنبه سوری به سنگرهای دفاعی پناه بُرده است.
تنها 4 هفته کافی بود تا سرخوشی مصنوعی آقای خامنه ای و شُرکا از فتح اتوبوسی میدان آزادی به کابوس اجبار دوباره به روبرو شدن با جُنبش اجتماعی تبدیل شود. اکنون این خود حُکومت است که با بسیج گُسترده ی نظامی، امنیتی و اداری اعلام می کند که کمتر از هر کس دیگر گزافه گوییهایش را باور دارد.
تشکیل دستکم 22 ستاد بُحران فقط در تهران و اعلام آماده باش به دوایر انتظامی و نظامی و شبه نظامی 48 ساعت پیش از روز سه شنبه، 25 اسفند و در کنار آن اقدامات سراسیمه به منظور تدارُک صحنه که از ماه گُذشته به شدت در جریان است، علایم قانع کُننده ای از موفقیت گورکنان در "دفن فتنه" نیست و کمتر از آن، اعتماد به نفسی که آنها می کوشیدند نشان بدهند را به نمایش می گذارد.
در همان حال که فاتحان خود خوانده ی جنگهای 9 دی و 22 بهمن روی دور باطلی از کشف و ضبط ترقه و فشفشه های بیشتر و بیشتر در سراسر کشور سرگیجه گرفته اند، نشستهای امنیتی وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران، شورای امنیت ملی به طور جُداگانه یا به اتفاق، وضعیت اضطراری حکومت را پروتُکُلیزه می کُند.
اوج درهم ریختگی و احساس وحشت باند نظامی - امنیتی ولی فقیه با به میدان آوردن مُلاهای حُکومتی برای نشان دادن جای بهشت و جهنم آشکار می گردد. آنها ماموریت یافته اند آنچه که اوباش تُفنگ و چُماق به دست آقای خامنه ای از عهده اش بر نمی آیند را با دُشنام گویی شرعی به چهارشنبه سوری و راندن گله وحشت زده ی مومنان به آغُل "نظام" انجام دهند.
این فقط تصور فانتزی از میزان نُفوذ مراجع مُزدبگیر بین جامعه نیست که درماندگی را به عُنوان پایه اتخاذ این ترفند مُعرفی می کند، نشانه پُر رنگ تر این است که آیت الله خامنه ای و همدستانش با هدف رهانیدن یقه ی خود از دست مُطالبات سیاسی جامعه به هر قیمت، جبهه جدیدی علیه آن و این بار با موضوع فرهنگ و سنتهای ملی اش باز کرده اند.
ترقه چهارشنبه سوری زیر پای رژیم منفجر شده است حتی پیش از آنکه خود چهارشنبه سوری رسیده باشد و تعادُل "جسم علیل" آقای خامنه ای را دُرُست هنگامی که پُز قدر قدرتی گرفته بود برهم زده است. برای رژیمی که با بیم و نگرانی انتظار یک هجوم سخت از سوی حریفانش را می کشد، وضعیت مزبور علامت بازدارنده ای ارسال نمی کند.
.......................................................................تنها 4 هفته کافی بود تا سرخوشی مصنوعی آقای خامنه ای و شُرکا از فتح اتوبوسی میدان آزادی به کابوس اجبار دوباره به روبرو شدن با جُنبش اجتماعی تبدیل شود. اکنون این خود حُکومت است که با بسیج گُسترده ی نظامی، امنیتی و اداری اعلام می کند که کمتر از هر کس دیگر گزافه گوییهایش را باور دارد.
تشکیل دستکم 22 ستاد بُحران فقط در تهران و اعلام آماده باش به دوایر انتظامی و نظامی و شبه نظامی 48 ساعت پیش از روز سه شنبه، 25 اسفند و در کنار آن اقدامات سراسیمه به منظور تدارُک صحنه که از ماه گُذشته به شدت در جریان است، علایم قانع کُننده ای از موفقیت گورکنان در "دفن فتنه" نیست و کمتر از آن، اعتماد به نفسی که آنها می کوشیدند نشان بدهند را به نمایش می گذارد.
در همان حال که فاتحان خود خوانده ی جنگهای 9 دی و 22 بهمن روی دور باطلی از کشف و ضبط ترقه و فشفشه های بیشتر و بیشتر در سراسر کشور سرگیجه گرفته اند، نشستهای امنیتی وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران، شورای امنیت ملی به طور جُداگانه یا به اتفاق، وضعیت اضطراری حکومت را پروتُکُلیزه می کُند.
اوج درهم ریختگی و احساس وحشت باند نظامی - امنیتی ولی فقیه با به میدان آوردن مُلاهای حُکومتی برای نشان دادن جای بهشت و جهنم آشکار می گردد. آنها ماموریت یافته اند آنچه که اوباش تُفنگ و چُماق به دست آقای خامنه ای از عهده اش بر نمی آیند را با دُشنام گویی شرعی به چهارشنبه سوری و راندن گله وحشت زده ی مومنان به آغُل "نظام" انجام دهند.
این فقط تصور فانتزی از میزان نُفوذ مراجع مُزدبگیر بین جامعه نیست که درماندگی را به عُنوان پایه اتخاذ این ترفند مُعرفی می کند، نشانه پُر رنگ تر این است که آیت الله خامنه ای و همدستانش با هدف رهانیدن یقه ی خود از دست مُطالبات سیاسی جامعه به هر قیمت، جبهه جدیدی علیه آن و این بار با موضوع فرهنگ و سنتهای ملی اش باز کرده اند.
ترقه چهارشنبه سوری زیر پای رژیم منفجر شده است حتی پیش از آنکه خود چهارشنبه سوری رسیده باشد و تعادُل "جسم علیل" آقای خامنه ای را دُرُست هنگامی که پُز قدر قدرتی گرفته بود برهم زده است. برای رژیمی که با بیم و نگرانی انتظار یک هجوم سخت از سوی حریفانش را می کشد، وضعیت مزبور علامت بازدارنده ای ارسال نمی کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر