جمهوری اسلامی یعنی؛
جنایت، جنایت، جنایت!
اقدام وحشیانه جمهوری اسلامی در اعدام پنج زندانی سیاسی دیگر؛ شیرین علم هولی، فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان در سحرگاه امروز ١٩ اردیبهشت در زندان اوین، بار دیگر نشان داد که این رژیم ارتجاعی در وحشت از مبارزات مردم ایران برای آزادی و برابری، حاضر است دست به هر اقدام جنایت¬کارانه بزند تا شاید روزنی برای برون رفت از درماندگی و زبونی خود بیایبد.
اعدام این پنج زندانی سیاسی در سحرگاه امروز در زندان مخوف اوین، نشانه بارز دیگری از درماندگی رژیم جمهوری اسلامی برای درهم شکستن مقاومت این پنج زندانی و خیزش آزادی¬خواهانه و برابری¬طلبانه مردم ایران است. رژیم تا نهایت ارتجاعی و ضد بشری جمهوری اسلامی مذبوحانه تلاش می کند در واکنشی زبونانه به اعتراضات گسترده کارگران، معلمان، زنان و دانشجویان و فرهنگ¬ورزان، بار دیگر به جنایت متوسل شود.
جمهوری اسلامی هنگامی این ٥ زندانی سیاسی را بدون اطلاع خانواده و وکلایشان اعدام نمود که پرونده سه تن از آنان هنوز در مرحله بازنگری قرار داشت. رژیم در پی آن است تا با دستگیری، شکنجه، اعدام و ایجاد جو ارعاب همگانی، مانع پیکارهای سترگ بعدی شود.
پیش از اعدام این پنج زندانی سیاسی که مدت¬ها زیر شدیدترین شکنجه¬های جسمی و جانی بودند، و به عنوان «عوامل گروههای ضد انقلاب» از آنان نام برده شده است، موجی از اعتراضات در داخل و خارج از ایران علیه این احکام جنایتکارانه به راه افتاد و همگان با محکوم کردن جمهوری اسلامی، خواهان لغو حکم اعدام آنان شدند.
اعدام این پنج زندانی سیاسی، خشم طوفانی همه آزادی¬خواهان جهان را بی¬درنگ برانگیخته و آنان را به اقدام در برابر این بیدادگری و جنایت¬های تازه واداشته است.
اکنون نیز جسم و جان زندانیان سیاسی دیگری که به خاطر مبارزات دانشجویان، فرهنگ¬ورزان و زنان و کارگران که به ویژه در اول ماه مه دستگیر شده¬اند در خطر قرار دارد و اقدام هر انسان آزادی¬خواه را در راه رهائی و آزادی آنان می¬طلبد.
کانون نویسندگان ایران در تبعید، بنابر منشور و آرمان خود در دفاع از آزادی اندیشه و بیان و حقوق مسلم مردم برای رهائی از ستم و بیداد، اعدام این پنج زندانی سیاسی را محکوم و از همه مردم آزادی¬خواه جهان درخواست می¬کند که صدای اعتراض خود را در برابر این جنایت ها بلند کنند و به مقابله همه جانبه با بیداد این رژیم ارتجاعی و پوسیده بپردازند.
کانون نویسندگان ایران در تبعید
یک¬شنبه ١٩ اردیبهسشت ١٣٨٨
............................................................................
شمارش معکوس افزایش خشونت و قتل عام زندانیان سیاسی
یکشنبه، 19 اردیبهشت ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 09 May
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
شمارش معکوس افزایش خشونت و قتل عام زندانیان سیاسی با اعدام ۵ زندانی عقیدتی در ایران
دادسرای عمومی و انقلاب تهران با صدور اطلاعیه ای در روز جاری مورخ ۱۹ اردیبهشت ماه از اعدام ۵ زندانی سیاسی به نامهای فرزاد كمانگر فرزند باقي، علي حيدريان فرزند احد، فرهاد وكيلي فرزند محمد سعيد، شيرين علمهولي فرزند خدر و مهدي اسلاميان فرزند محمد خبر داد. در این اطلاعیه بر روند قانونی صدور و اجرای احکام این زندانیان سیاسی تاکید شده است. در این رابطه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران فارغ از نفس غیرانسانی حکم اعدام ضمن رد اجرای قانون در روند صدور حکم و اجرای آن، عملکرد دستگاه قضایی در این پرونده را مغایر با استقلال قوا و روح قانون و نتیجه نفوذ دستگاه امنیتی ارزیابی می کند.
در حالی حکم مرگ در مورد ۵ زندانی سیاسی به اجرا درآمده است که سه تن از متهمان یک پرونده جنجالی به نامهای فرزاد کمانگر، علی حیدریان و فرهاد وکیلی در دادگاهی غیرعلنی و با حداکثر ۶ دقیقه وقت برای هر سه متهم و بدون وجود اسناد به اعدام محکوم شده بودند، کما اینکه زندانیان و وکلای آنان مستندات کافی در خصوص اعمال شکنجه از سوی نیروهای امنیتی را در اختیار داشتند. با تمامی این اوصاف و موارد، به دلیل عدم درخواست عفو از سوی متهمان با اعتقاد به بیگناهی و به همت وکیل آقای کمانگر، از ۱۸ ماه قبل، پرونده در مرحله ماده ۱۸ (بررسی مجدد) قرار گرفت و در این شرایط قاعده حقوقی از متوقف ماندن این احکام تا زمان بررسی مجدد حمایت می کرد.
پیش تر این مجموعه با انتشار گزارشاتی از تلاش دادستان وقت تهران (سعید مرتضوی) و در کل جریانی که در دستگاه قضایی خط نیروهای امنیتی را به پیش می برد برای اجرایی کردن حکم اعدام این زندانیان سیاسی خبر داده بود، این پرونده جنجالی از حدود ۱ سال قبل تاکنون مفقود بوده و عملا پیگیری های مستمر خانواده و وکیل فرزاد کمانگر نتیجه ای حتی در حد پیدا شدن پرونده در بر نداشته است.
در این پرونده به خصوص فرزاد کمانگر، بعنوان یک معلم و مدافع حقوق بشر چهره ای شناخته شده محسوب می شد که در گزارش عملکرد حکومت ایران در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و بسیاری از سازمانهای صنفی، کارگری و حقوق بشری و سازمانهای سیاسی در اقصی نقاط دنیا مورد حمایت قرار گرفته بود.
متهم دیگری که طی این اطلاعیه، اجرای حکم وی تایید شده است، خانم شیرین علم هولی نام دارد که متهم به اقدام مسلحانه در شهر تهران شده است، اتهامی که نه در دادگاه علنی و نه بر پایه مستندات شفاف ثابت شده است، خانم علم هولی طی روزهای اخیر با نوشتن نامه هایی از فشارهای فزاینده بر خود جهت اعترافات تلویزیونی غیرواقعی از سوی تیم بازجویی خبر داده بود.
مهدی اسلامیان، اهل شیراز نیز دیگر زندانی سیاسی اعدام شده است که تنها به دلیل کمک مالی به برادر خود (به مبلغ ۲۰۰ هزار تومان) که از متهمان پرونده انفجار حسینیه شیراز بود، به مرگ محکوم شده بود، حکمی که صبح روز جاری به اجر درآمد، آقای اسلامیان نیز علاوه بر تحمل شکنجه از حق داشتن وکیل مدافع منتخب و یک دادگاه عادلانه محروم بوده است.
احکام اعدام فوق پس از قطع تلفنهای زندان اوین از ساعت ۴ بعدازظهر روز گذشته مورخ شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه، با انتقال مهدی اسلامیان از زندان رجایی شهر، شیرین علم هولی از بند ۲۰۹ و فرزاد کمانگر، علی حیدریان و فرهاد وکیلی از اندرزگاه ۷ زندان اوین به بند ۲۴۰ در ساعت ۵ صبح روز جاری به اجرا درآمد، در حالی که به هیچ یک از خانواده ها یا وکلا بر خلاف قانون اطلاعی در این خصوص داده نشده بود.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران معتقد است با توجه به اینکه از پنج زندانی عقیدتی اعدام شده چهار تن از آنان کرد بوده اند، این موضوع به خوبی جهت گیری سیاسی پرونده را مشخص می کند. این مجموعه معتقد است تنها هدف نیروهای امنیتی از اجرای این احکام تنش زایی و ایجاد خشونت در جامعه است، در شرایطی که مناطق کردنشین یکی از آرام ترین شرایط را در طی سالهای اخیر را نظاره می کند و حتی در اعتراضات پس از انتخابات در ایران نیز نقشی ایفا نمی کند، اجرای چهار حکم اعدام به خصوص زندانیان شناخته شده ای که افکار عمومی بیشترین حساسیت را نسبت به آنان را دارد تنها به افزایش خشونت در این منطقه و در کل تمامیت کشور منتهی خواهد شد.
این مجموعه ضمن محکوم کردن قاطعانه اقدام غیرانسانی و غیرقانونی نیروهای امنیتی و عدم استقلال قوه قضاییه در این موضوع، جامعه بین الملل را به پایان دادن به مماشات با دولت ایران در خصوص مسله حقوق بشر فرا میخواند و هشدار می دهد که الگوی عمل دستگاه امنیتی ایران در طی ماههای اخیر مبتنی بر خشونت و کشتار بوده و این موضوع شمارشی معکوس بر افزایش خشونت در جامعه ایرانی خصوصا در مناطق کردنشین و همینطور در معرض خطر قرار گرفتن سایر زندانیان سیاسی و خاصه زندانیان محکوم به اعدام که در حال حاضر اسامی شناسایی شده انان عبارت است از : رشید آخکندی، محمد امین آگوشی، رستم ارکیا، احمد پولادخانی، زینب جلالیان، سامی حسینی، حسین خضری، نور رستمی، عبدالجلیل ریگی، عبدالحمید ریگی، محمد ریگی، علی ساعدی، عزیز ساعدی، احمد ساعدی، مصطفی سلیمی، علی سواری، علی صارمی، حسن طالعی، محمد امین عبدالهی، ماجد فرادی پور، حسین فروهیده(خطیبی)، عابد گهرام زهی، حبیب الله لطیفی، یوسف لفته پور، قادر محمد زاده، جمال محمدی، ایرج محمدی، شیرکو معارفی، دعیر مهاوی، ماهر مهاوی، عبدالرحمان ناروئی، ولید نیسی، محمد امین ولیان، جعفر کاظمی، محمد علی حاج آقایی. است.
۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹
.........................................................................
شیرین علم هولی در کمال ناباوری به همراه 4 تن دیگر اعدام شد
یکشنبه، 19 اردیبهشت ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 09 May
وبلاگ حمایت از شیرین علم هولی
شیرین علم هولی متولد سال 1360 در روستای دیم قشلاق در حوالی ماکو پس از گذراندن یک سال و 9 ماه حبس در زندان اوین تهران در روز هشتم آذر ماه به اتهام ارتباط با گروه پژاک دادگاهی شده و به اعدام محکوم گردید و در تاریخ 19 اردیبهشت 1389 بدون اطلاع خانواده و وکلایش در زندان اوین اعدام شد.
وی در تاریخ ششم خرداد ماه سال 1387 در تهران توسط سپاه پاسداران بازداشت شده بود و پس از تحمل 21 روز حبس و شکنجه در محلی نامعلوم به زندان اوین منتقل شد. او در نامه ای که از زندان به دست خانواده اش رسانده، شرح کامل آنچه در طول سه ماه بر او رفته را توصیف نموده بود. شیرین در طول دوران بازجویی بارها تحت فشارهای جسمی و روانی شدید قرار گرفته و در آخرین نامه خود خطاب به بازجوهایش نوشته، آنچه در طول سه ماه اول بازداشت بر او گذشته است، کابوس شب هایش شده و عوارض جسمی و روانی ناشی از آن همچنان او را آزار می دهد.
شیرین علم هولی در آخرین نامه خود نوشته بود، که در حالی بازجویی شده و به دادگاه برده شده که حتی زبان فارسی را به خوبی نمی دانسته است. اکنون وی در تاریخ 19 اردیبهشت ماه در حالی در زندان اوین به همراه 4 نفر دیگر اعدام شد که دیوان عالی کشور هیچ رایی را مبنی بر تایید حکم اعدام او به خانواده یا وکلایش ابلاغ ننموده و بر خلاف آیین نامه اجرایی زندان ها، وی را حتی بدون اطلاع به خانواده و وکلایش اعدام نموده است.
وی روز جمعه 17 اردیبهشت طی آخرین تماسی که با خانواده خود داشت، هیچ خبری مبنی بر ابلاغ حکم اعدام از طرف دیوان عالی کشور به خانواده اش نداده است. خانواده شیرین علم هولی روحیه او را در آخرین ملاقات و آخرین تماسی که با وی داشته اند، بسیار خوب توصیف کرده اند. هر چند که وی طی دو هفته گذشته برای انجام مصاحبه تلویزیونی و اعتراف گیری به شدت تحت فشار بوده است.
شیرین علم هولی یکی از قربانیان خشونت در دستگاه قضایی ایران است که از بدو دستگیری همواره با او به روالی ناعادلانه برخورد شده و در نهایت نیز در کمال ناباوری و بدون هیچ اطلاع قبلی و بر خلاف تمام موازین قانونی اعدام گردید.
..........................................................................
معلم نمونه، فعال حقوق بشر و روزنامه نگار را اعدام کردند
یکشنبه، 19 اردیبهشت ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 09 May
رادیو آلمان: روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد که سحرگاه روز یکشنبه (۱۹ اردیبشهت) پنج نفر در زندان اوین اعدام شدهاند. اعدامشدگان فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علمهولی و مهدی اسلامیان هستند.
در اطلاعیهی دادستانی اعدامشدگان − فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علمهولی و مهدی اسلامیان − متهم شدهاند که در بمبگذاری در مراکز دولتی دست داشتهاند.
مهدی اسلامیان را دادستانی تهران از عوامل انفجار بمب در حسینیهی سیدالشهدا در شیراز اعلام کرده است. فرزاد کمانگر، علی حیدریان و فرهاد وکیلی را به اتهام عضویت در حزب کارگران کردستان (ترکیه)، PKK، دستگیر کرده بودند. اتهام شیرین علمهولی، عضویت در گروه کردی "پژاک" بوده است.
نمونهی فرزاد کمانگردر دو سال گذشته دفاع از جان کسانی که امروز، یکشنبه ۱۹ اردیبهشت، اعدام شدهاند، از اولویتهای گروههای ایرانی و بینالمللی حقوق بشر بوده است. در کمپینهای حمایتی بویژه از فرزاد کمانگر و شیرین علمهولی، که در مورد آنان اطلاعات بیشتری در اختیار فعالان حقوق بشر بوده، نام برده شده است.
فرزاد کمانگر، در کامیاران آموزگار بوده و در آنجا به فعالیتهای مدنی اشتغال داشته است.
در نامهی این زن جوان ۲۹ ساله آمده بود: «دوران زندانیم وارد سه سالگی خود شده است، یعنی سه سال زندگی زجر آور پشت میلههای زندان اوین، که دو سال از آن دوران زندان را بلاتکلیف بدون وکیل و بدون وجود داشتن حکمی مبنی بر قرار بازداشتم گذراندم. در مدت بلاتکلیفیم روزهای تلخی را در دست سپاه به سر بردم و بعد از آن هم دوران بازجوییهای بند 209 شروع شد. بعد از دوران 209 بقیه مدت را در بند عمومی گذراندم . به درخواستهای مکرر من برای تعیین تکلیفم پاسخ نمیدادند. در نهایت حکم ناعادلانه اعدام را برایم صادر کردند.»
در این نامه پس از شرح آثار شکنجههایی که به او دادهاند، به فشار بر او برای شرکت در مصاحبهی تلویزیونی اشاره شده بود. در نامه گفته شده که در روز ۱۲ اردیبهشت «دوباره بعد از مدتها مرا برای بازجویی به بند 209 زندان اوین بردند و دوباره اتهامات بی اساسشان را تکرار کردند. از من خواستند، با آنها همکاری کنم تا حکم اعدامم شکسته شود. من نمیدانم این همکاری چه معنی دارد، وقتی من چیزی بیشتر از آنچه که گفتهام برای گفتن ندارم. در نتیجه آنها از من خواستند تا آنچه را که میگویند تکرار کنم و من چنین نکردم.»
....................................................................
این خانواده ها اعلام کرده اند تجمع اعتراضی خود را از ساعت ۱۱ صبح فردا مورخ ۲۰ اردیبهشت ماه در مقابل درب ورودی دانشگاه تهران برگزار خواهند کرد.خانواده های داغدار بدین وسیله از عموم مردم و وجدانهای بیدار جهت حضور در تجمع مورد اشاره دعوت نموده اند،
.................................................................
خامنه ای ضحاک، با این اعدامها نمیتوانی ما را بترسانییکشنبه، 19 اردیبهشت ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 09 May
حامیان جنبش سبز در ایلام
خامنه ای ضحاک از ترس خرداد سبز خون میریزد : فرزاد کمانگر هم اعدام شد
باز هم جنایتی دیگر و باز هم کورد و اینبار معلم کورد . در ایران کورد بودن جرم است ، یعنی اگر کورد باشی خود به خود مجرمی و احتیاجی به اثبات جرم نیست ، حتی وکیل هم نمیخواهی چون از قبل حکمت صادر شده . اینبار برای ترساندن جنبش سبز و جلوگیری از تظاهرات میلیونی ، کوردی دیگر قربانی شد به جرمهای ثابت نشده .
ولی با این حال آخرین نوشته اش یادمان نرفته که گفت "قوی باش رفیق".این را کسی گفت که حکم اعدامش قطعی شده بود و این یعنی اوج شجاعت و مردانگی و امید.
خامنه ای ضحاک ، با این اعدامها نمیتوانی ما را بترسانی ، یادت رفته در آن نماز جمعه حکم کشتار ملت را دادی و کشتند و گرفتند و شکنجه کردند ولی باز هم آمدیم و می آییم .
از کشته شدن برادرانم ناراحتم ولی از دست و پا زدنت در این باتلاقی که برای خودت با خون برادران و خواهرانم ساختی لذت میبرم . هر چه بیشتر بکشی زودتر نابود میشوی ، شک نداشته باش
........................................................
شکنجه مادر برای پذیرش اتهامات از طریق تهدید فرزندانش
یکشنبه، 19 اردیبهشت ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 09 May
سایت کلمه: فاطمه خرم جو برای پذیرش اتهام ارتباط با بیگانگان به شدت تحت فشار است.بر اساس گزارش های رسیده از داخل اوین ، فاطمه خرم جو که در هفته گذشته تحت بازجویی همراه با توهین و فحاشی قرار گرفته، بازجویان اطلاعات به دروغ به وی گفته اند که دخترش لاله را که پس از دستگیری وی به مدت پنج روز بازداشت کرده بوده، کشته اند.
شوک ناشی از این خبر موجب شد تا وی در هنگام بازگشت از بازجویی بی هوش شده و به شدت زمین بخورد. به طوری که مسئولان بند زنان زندان اوین پس از تحویل گرفتن او از ۲۰۹ به شدت به ماموران زندان در خصوص وضعیت جسمی او اعتراض کرده و گفته اند که ما او را سالم به بند ۲۰۹ فرستادیم و ناسالم تحویل گرفته ایم.
بازجویان خرم جو در پاسخ به اعتراض مسئولان بند زنان عنوان کرده اند که فقط قصد ترساندن او را داشته اند.
همین گزارش حاکی است که بازجویان در جلسات متعدد از او خواسته اند که اظهار پشیمانی و ندامت کند تا به او کمک کنند، ولی او تاکید دارد که حاضر نیست برای کاری که نکرده است عذرخواهی کند.
فاطمه خرم جو در نیمه شب ۱۷ دی ماه ۱۳۸۸، توسط هشت مامور امنیتی مرد به همراه یک مامور زن بازداشت شد. ماموران امنیتی با عنوان کردن آنکه «مامور ستاد مبارزه با مواد مخدریم و باید منزل شما را تفتیش کنیم» وارد خانه شده و بدون دلیل مشخص وی را بازداشت کرده اند. پس از بازداشت، اتهام اصلی فاطمه، تماس با تلویزیون های بیگانه مطرح شده است.
بازجویان وی، در طول مدت بازجویی در تلاش بوده اند تا او را اقناع کننند که بپذیرد هسته ای به نام۰۲۱ تشکیل داده تا به این وسیله اعلامیه های شهرام همایون را پخش کنند. در هنگان بازجویی برای وی صدایی را در حال مصاحبه با شبکه تلویزیونی شهرام همایون پخش کرده اند که وی این موضوع را رد کرده و می گوید صدا متعلق به وی نیست.
همچنین او متهم به این شده که فیلم های تظاهرات مردم را به خارج از کشور ارسال کرده است. به گفته فاطمه خرم لو، اتهاماتی که به وی تفهیم شده «تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن نظم و امنیت عمومی» و «اخلال در نظم» است.
در پی صدور قرار بازداشت فاطمه، او نسبت به قرار بازداشت خود اعتراض کرده است که روز شنبه ۱۱ اردیبهشت وی را برای رسیدگی به این اعترض به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برده اند اما اعتراض وی در نهایت از سوی قاضی یان شعبه رد شده است.
فاطمه زن ۵۳ ساله ای است که پس از مرگ همسرش در سال ۱۳۸۰ برای تامین زندگی خود و بچه های اش راننده تاکسی درمسیر تهران – قم شده است ، دارای یک فرزند پسر و ۵ دختر است. پسر وی، عقب مانده ذهنی است. یکی از دختران او پس از طلاق با پسر هفت ساله اش پیش آن ها زندگی می کند و فاطمه مسئول تامین زندگی پسر، سه دختر و نوه اش است.
بازجویان خرم جو را از طریق تهدید فرزندانش تحت فشار گذاشته اند و سعی می کنند از این طریق او را به قبول اتهامات بی اساس وادارکنند. تهدید فرزندانش بیش از هر چیز او را آزار می دهد و نمی داند تا کجا می تواند تاب این تهدیدها را داشته باشد.
براساس گواهی درمانگاه اوین او در مراحل اولیه مبتلا به بیماری آلزایمر است.
این زن تنها نان آور خانواده است و اکنون خانواده وی دچار مشکلات مالی فراوانی شده اند.
هم اکنون وکلای این زندانی به این دلیل که اجازه حضور در دادسرای اوین را ندارند، نمی توانند برای او اعلام وکالت و پرونده وی را پیگیری کنند.
......................................................................
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر