عکس؛ شعار مرگ بر دیکتاتور بر روی ماشین انتظامی
چسباندن اطلاعیه تظاهرات ۲۲ خرداد بر روی ماشین گشت نیروی انتظامی..............................................................
انتقال زندانیان سیاسی از بندهای مختلف زندان گوهردشت
دوشنبه، 10 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Monday 31 May
از روز یکشنبه 9 خرداد ماه تعدادی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج از بندهای مختلف به بند 3 زندان گوهردشت که معروف به بند کارگری است منتقل شدند.گفته می شود شرایطی مانند بند 350 زندان اوین برای زندانیان سیاسی زندان گوهردشت که به بند 3 منتقل خواهند شد بوجود خواهند آورد.
گزارشات حاکی از آن است که هدف از انتقال زندانیان سیاسی به بند 3 (بند کارگری) زندان گوهردشت کرج برای تحت فشار و کنترل شدید قرار دادن آنها است و همچنین مطلع نشدن زندانیان سیاسی از جنایتهایی که بر علیه زندانیان عادی و اسیر که در بندهای دیگر روی می دهد می باشد.
روز گذشته زندانیان سیاسی منصور رادپور،احمد زیدآبادی و رسول بداقی و امروز ارژنگ داودی از بند 4 به بند 3 زندان گوهردشت کرج منتقل شدند.
معلم زندانی رسول بداقی صبح امروز از بند 3 خارج و گفته می شود به زندان پردیس کرج منتقل شد.
زندانیان سیاسی که به بند 3 منتقل می شوند در حسینیه این بند نگهداری می شوند این حسینیه در حال حاضر فاقد امکانات اولیه است. در آن تخت خواب و حتی پوشش مانند پتو وجود ندارد همچنین در حدود 120 زندانی عادی در این بند نگاهداری می شود.
هنوز از هدف و قصد اصلی جابجایها زندانیان سیاسی نامشخص است و در این باره تاکنون هیچ توضیحی به زندانیان سیاسی داده نشده است و به صورت ناگهانی به آنها گفته م شود که باید به بند 3 منتقل شوند.
.............................................................
انتقال منصور اسالو به سلول انفرادی بند سپاه
دوشنبه، 10 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Monday 31 May
انتقال منصور اسالو به سلولهای انفرادی بند سپاه زندان گوهردشت کرج
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"، انتقال زندانی سیاسی منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه به سلولهای انفرادی بند سپاه زندان گوهردشت گرج ،او 3 روز است که تحت بازجوئی و شکنجه های روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارد.
روز شنبه 8 خرداد ماه حوالی ساعت 10:30 زندانی سیاسی منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه از بند 5 معروف به بند متادون که از چهارشنبه سوری در آنجا بسر می برد به سلولهای انفرادی بند سپاه که در دست بازجویان وزارت اطلاعات است منتقل گردید. اواز زمان انتقال تا به حال تحت بازجوئی و فشارهای غیر انسانی بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارد.
گفته می شود علت انتقال پرونده ای است که فروردین ماه علیه او گشوده شده است و اتهامی که به او نسبت داده شده ارتباط با معاندین نظام در زندان می باشد.که در شعبه6 بازپرسی دادگاه انقلاب کرج به او نسبت داده شد. گشودن پرونده جدید در حالی است که آقای اسالو در زندان بسر می برد.
مدتی پیش کمسیون پزشکی ،پزشک قانونی که با حضور 5 پزشک متخصص تشکیل جلسه داده بود و چنیدن ساعت او را تحت معاینات پزشکی قرار داده بودند نظر به وضعیت وشرایط جسمی او اقداماتی باید برای آقای اسالو در نظر گرفته می شد که عملا رای بر آزادی او در گزارش مربوطه داده شده بود.
زندانی سیاسی منصور اسالو در ماه های اخیر پیش از هر مناسبتی تحت فشا ر ها و اذیت وآزار ها قرار گرفته است و به نظر میاید که در آستانه مناسبتهای خرداد ماه باز هم او را تحت فشارهای غیر انسانی قرار داده اند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،انتقال آقای اسالو به سلولهای انفرادی و تحت بازجویی و شکنجه های روحی قرار دادن وی در حالی که او در حال طی کردن محکومیت غیر قانونی و غیر انسانی است را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سازمان جهانی کار و سایر سندیکاهای بین المللی خواستار اقدامات بین المللی برای پایان دادن به سرکوب کارگران در ایران است.
گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
سازمان جهانی کار
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
گزارشگران ویژه شکنجه سازمان ملل متحد
...............................................................
قصد رژیم برای ایجاد رعب و وحشت از اعدام ریگی
دوشنبه، 10 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Monday 31 May
سایت حکومتی جهان نیوز نزدیک به محافل امنیتی رژیم امروز در گزارشی نوشت، شنیده ها حاکی از آن است که قرار است عبدالمالک ریگی به زودی طی چند روز آینده اعدام شود.
گفتنی است دستگاه قضايی جمهوری اسلامی هفته گذشته عبدالحمید ریگی برادر وی را در زندان زاهدان بدارآویخت.
اعدام ریگی در آستانه سالگرد قیام سراسری خردادماه، صرفا برای ترساندن مردم و ایجاد فضای امنیتی و رعب و وحشت در جامعه است.
رژیم جنایت پیشه برای بقایش نیاز مبرم به جنایت دارد
به گفته همسر زندانى سياسى جعفر كاظمى كه محكوم به اعدام شده است قاضى اين پروند گفته، من تحت فشار مقامهاى بالاتر مجبور به صدور اين حكم شدم .
وى افزود، بازجو به همسرم گفته، ما براى حفظ نظام، نياز به تعدادى قربانى داريم، و تو يكى از نفراتى هستنى كه براى اينكار انتخاب شدى.
..............................................................
22 خرداد؛ رژيم درمانده به سطلهاى زباله دخيل مى بندد
دوشنبه، 10 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Monday 31 May
................................................................
تبعیض جنسیتی در تصاویر کتابهای درسی
دوشنبه، 10 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Monday 31 May
..............................................................
تعيين شعبه برای حجاب در دادسرای تهران
دوشنبه، 10 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Monday 31 May
خبرگزاری حکومتی فارس: دادسراي عمومي و انقلاب تهران شعبه ويژهاي را براي محاكمه متهمان طرح عفاف و حجاب تعيين كرده است.
حجتالاسلام حسن نوروزي نماينده رباط كريم در مجلس و رئيس مجمع نمايندگان استان تهران با اشاره به روند اجراي طرح عفاف و حجاب گفت: در راستاي اجراي اين طرح دادستاني تهران قضات ويژهاي را براي پيشبرد و رسيدگي سريع به اقدامات انجام شده، تعيين كرده است.
وي در اين باره افزود: با رايزنيهاي انجام شده از سوي وزارت كشور شعبهاي ويژه در دادسراي عمومي و انقلاب تهران براي رسيدگي به تخلفات متهمان طرح عفاف و حجاب تشكيل شده است.
................................................................
"از قاچاق دختران تا مسئولیت بسیج زندان"
دوشنبه، 10 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Monday 31 May
شهرزاد نیوز: یکی از عاملان شکنجهی زندانیان در زندان گوهردشت به نام مختصر (م. ش) که قبلا ریاست سابق این زندان را برعهده داشت، همزمان دست اندر قاچاق دختران ایرانی به کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز بود که در سال 82 بازداشت و محکوم شد. وی در واقع هنوز یکی از مسئولان بسیجی زندان است که به عنوان زندانی با ریاست زندان همکاری میکند. خبرگزاری هرانا با انتشار دو ویدئوی شکنجهی زندانیان از نقش وی در اعمال وحشیانه علیه زندانیان پرده برداشت.
پیش از این نیز موارد متعددی از این قبیل وجود داشته است، از جمله یکی دیگر از مسئولان این زندان ر. خادمی بود که در سمت مسئول سابق حفاظت فعالیت داشت و سپس به دلیل "روابط نامشروع" با زندانیان زن به محل دیگری تبعید شد................................................................
افزایش محدودیتهای غیرانسانی علیه زندانیان سیاسی
دوشنبه، 10 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Monday 31 May
شدت یافتن فشارها و محدودیتهای غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی بند 350
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" فشارها و وضعیت حاد درمان و کیفیت بسیار بد غذای زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین تا حد زیادی شدت یافته است.
زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین تحت فشارهای غیر انسانی و وضعیت حاد درمان ، کمیت کم وکیفیت بسیار بد غذا باعث شده است که بدن آنها در مقابل بیماریها مقاومت نکند و دچار بیماریهای مختلفی شوند. در حال حاضر تعداد زیادی از آنها دچار سوزش معده و عفونت روده شده اند و بعضی از آنها که به آنفولانزا مبتلا هستند مدتها است که بهبود نیافته اند.
غذایی که به زندانیان سیاسی داده می شود غیر قابل مصرف است و زندانیان اسیر و بیدفاع راه حلی غیر از استفاده از این غذا را ندارند و به این دلیل تعداد زیادی از آنها دچار سوزش معده وعفونت روده شده اند.
وضعیت و شرایط درمان زندانیان سیاسی فاجعه بار است وتعداد بسیار محدودی اجازه رفتن به بهداری را دارند. زندانیان سیاسی سعی می کنند که بنابه وضعیت وخیم تر هر زندانی اولویت را به او بدهند.با وجود بیماری و شرایط حاد آنها از درمان شدن محروم هستند. هنگام مراجعه به بهداری برخورد افراد بهداری غیر انسانی است و به زندانیان قرص مسکن داده می شود و از توجه جدی به ناراحتی آنها به عمد خوداری می کنند.
دادستانی تهران فشارها را بر زندانیان سیاسی افزایش داده است که ندامت نامه بنویسند . این فشارها از چند هفته پیش آغاز شده است و بصورت گروهی وانفرادی پیگیری می شود.بخصوص علیه جوانانی که در اعتراضات گسترده یک سال گذشته شرکت داشته اند بیشتر است. ابتدا با برخوردی خوب و با تطمیع به اینکه اگر ندامت نامه بنویسید شما را آزاد خواهیم کرد شروع می شود و و قتی زندانیان سیاسی تن به خواسته های آنها نمی دهند با برخورد و لحن تهدید آمیزی ادامه می یابد. خانواده های زندانیان سیاسی نسبت به این فشارها قرار است دست به اعتراضاتی بزنند و خواهان آزادی بی قید و شرط عزیزانشان شوند.
از طرفی دیگر مدتی است که برنامه های سرکوبگران آمار توسط مصطفی بزرگ نیا رئیس وشکنجه گر معروف بند 350 که در پرونده سازی و انتقال زندانیان سیاسی به سلولهای انفرای و سایر زندانها نقش دارد دوباره از سر گرفته شده است و زندانیانی که ازشرکت کردن در آن خوداری کنند از داشتن ملاقات حضوری با خانواده هاشان محروم می شوند.که امروز تعداد زیادی از زندانیان سیاسی که در برنامه سرکوبگرانه شرکت نداشتند از داشتن ملاقات با خانواده های خود محروم شدند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،شدت یافتن اعمال سرکوبگرانه ،عدم درمان و وضعیت حاد غذایی زندانیان سیاسی اسیر و بی دفاع را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت در ایران خواستار ارجاع پرونده نقض حقوق بشر این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
10 خرداد 1389 برابر با 31 می 2010
گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
گزارشگران ویژه شکنجه سازمان ملل متحد
..................................................................
فعال محکوم به اعدام: اعتصاب خود را تا مرگ ادامه خواهم داد
یکشنبه، 9 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 30 May
این فعال کرد محکوم به اعدام به قاضی گفته است: " من می دانم که به زودی اعدام خواهم شد، بنابراین با اراده خویش به زندگی خود پایان خواهم داد و کاری خواهم کرد که پس از مرگم نیز تنها شرمساری برایتان باقی بماند".
***
کردیش پرسپکتیو- حبیب الله گلپری پور فعال کرد محکوم به اعدام که از روز 22 اردیبهشت در اعتصاب غذا به سر می برد گفت: اعتصاب خود را تا مرگ ادامه خواهم داد.
حبیب الله گلپری پور شهروند کرد اهل سنندج به اتهام محاربه از طریق فعالیت تبلیغی و عضویت در یک حزب مخالف نظام به استناد ماده ۱۸۶ و ۱۹۰ قانون مجازات اسلامی از سوی دادگاه انقلاب مهاباد به اعدام محکوم شده است.
نامبرده در اعتراض به صدور حکم اعدام و همچنین محدودیت های اعمال شده و شرایط بسیار نامناسب زندان مهاباد از روز چهارشنبه 22 اردیبهشت در اعتصاب غذای نامحدود به سر می برد.
در هیمن خصوص سایت خبری 24 کاتژمیر اعلام نمود که گلپری پور در دیداری که با قاضی پرونده داشته است مورد تهدید قرار گرفته که چناچنه اعتصاب غذای خود را نشکند به زودی حکم اعدام وی صادر خواهد شد.
این فعال کرد محکوم به اعدام در پاسخ به این تهدید از سوی قاضی مربوطه گفته است: " من می دانم که به زودی اعدام خواهم شد، بنابراین با اراده خویش به زندگی خود پایان خواهم داد و کاری خواهم کرد که پس از مرگم نیز تنها شرمساری برایتان باقی بماند".
اعتصاب غذای آقای گلپری پور از روز چهارشنبه 22 اردیبهشت ماه همچنان ادامه دارد و گفته می شود نامبرده در وضعیت جسمانی وخیمی به سر می برد.
شایان ذکر است سید احسان مجتوی وکیل نامبرده به صدور این حکم اعتراض نموده که تاکنون هیچ پاسخی دریافت ننموده است.
.............................................................
صدا و سیمای رژیم؛ مجری بدحجاب ممنوع الفعاليت شد
یکشنبه، 9 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 30 May
سایت حکومتی جهان: اجراي يكي از مجريان جديد برنامههاي صدا و سيما كه واكنشهايي را در سطح جامعه ايجاد كرده بود، سرانجام مسئولان اين رسانه ملي را وادار به جايگزيني وي كرد.
اين مجري كه اجراي یک برنامه اجتماعی را بر عهده داشت به نمايش چهره خود با آرايش جديد و پوشش خاص اصرار ميورزيد كه واكنشهايي را در محافل مختلف برانگيخته بود.
درهمين رابطه و دراقدامي شايسته مسئولين شبكه يك طي اقدامي اين مجري را با فرد ديگري كه از پوشش مناسب تر و متانت رفتاري بيشتري برخوردار است جايگزين كردند.
طبيعي است اين اقدام و اقدامي نظير اين توسط سازمان صدا و سيما بعنوان يك نهاد فرهنگ ساز مي تواند به منزله گام نخست و حلقه تكميلي طرح هاي امنيت اخلاقي و اجتماعي و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب تلقي شود.
مدتي است كه در برنامه هاي سازمان صدا و سيما شاهد رويكردهاي مثبت و سازنده اي هستيم.
يكي از اقدامات نسبتا جديد اين سازمان اصلاح در خصوص نحوه برخورد و اجراي مجريان و پوشش آنها خصوصا در ارتباط با مجريان خانم مي باشد.
..............................................................
فعال دانشجويی به ده سال حبس قطعی محکوم شد
یکشنبه، 9 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 30 May
خبرگزاری هرانا - ضیاء نبوی، فعال دانشجویی و سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل از سوی شعبه 54 دادگاه تجدیدنظر به 10 سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، پیش از این، شعبه 26 دادگاه انقلاب، نبوی را به 15 سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم کرده بود و اتهامهای این فعال دانشجویی، "اجتماع و تبانی به جهت برهم زدن امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، اخلال در نظم عمومی، تشویش اذهان عمومی و همکاری با منافقین" عنوان شده بود.
پیشتر، ژینوس شریفی، وکیل این فعال دانشجویی، علت صدور حکم موکل خود را "انتقامگیری از او برای فعالیتهایش در شورای دفاع از حق تحصیل"، خوانده بود.
ضياءالدين نبوی در شامگاه روز 25 خرداد در منزل يكي از دوستانش بازداشت شد. به گفته وكيل اين فعال دانشجويی، اتهام اصلی نبوی حضور در راهپيمايی روز 25 خرداد ماه بوده است................................................................
احضار و تعلیق از تحصیل بدحجابان دانشگاه علامه
یکشنبه، 9 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 30 May
معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی با تشریح نحوه برخورد با بدحجابان در این دانشگاه از احضار دانشجویان بدحجاب به کمیته انضباطی خبر داد و گفت: برخی بدحجابان که به این نوع پوشش مصر بوده اند یک تا دو ترم تعلیق از تحصیل حکم انضباطی صادر شده است.
دکتر قادر پریز در گفتگو با خبرنگار مهر با رد آمار اعلام شده از سوی برخی منابع مبنی بر احضار 20 نفر از دانشجویان بدحجاب این دانشگاه به کمیته انضباطی، تعداد این دانشجویان را بسیار بیشتر از این تعداد عنوان کرد و گفت: تعداد این افراد بسیار بیشتر از این ارقام است به ویژه افرادی که تنها تذکر دریافت کرده اند. اما به دلیل محرمانه بودن آمار و ارقام در کمیته انضباطی امکان اعلام تعداد دقیق آنها وجود ندارد.
وی در ادامه افزود: تعداد این افراد کم نیست اما در دانشگاهی که 16هزار دانشجو دارد عددی کوچک به شمار می آید.
معاون دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی این افراد را دانشجویانی نامید که پیش از احضار به کمیته انضباطی از سوی مراجع مختلفی تذکر دریافت کرده اند و تاکید کرد: بسیاری از احضار شدگان تذکرات مکرری از طرف روسای دانشکده ها و سایر مراجع فرهنگی دانشگاه به دلیل بدحجابی و مشکلات اخلاقی دریافت کرده اند. تعدادی از این دانشجویان نیز در جلسات فرهنگی و ارشادی شرکت کرده اند اما بر تخلف خود اصرار ورزیده اند که مستندات مربوط به این رفتار نیز موجود است.
دکتر قادر پریز با اشاره به اینکه در طول یکسال گذشته تعداد این دانشجویان بسیار زیاد بوده است گفت: هر هفته افرادی به کمیته انضباطی احضار می شوند و تعداد آنها روز به روز و هفته به هفته متفاوت است.
وی افزود: از سوی هر دانشکده لیستی از اسامی بدحجابان به کمیته انضباطی داده شد و از بین فهرست، اسامی کسانی که دفعات زیادی تذکر گرفته بوده و اعتنایی به این تذکرات نداشتند احضار شدند. از تعدادی از آنها که تخلف خود را پذیرفتند تعهد کتبی اخذ شد تا رفتار غیر اخلاقی خود را تکرار نکنند. با این افراد برابر موارد یک تا پنج آیین نامه انضباطی برخورد شده است.
دکتر پریز در ادامه گفت: دسته دیگری نیز رفتار ناشایست خود را نپذیرفتند و به دلیل تاکید بر بدحجابی برابر موارد 11 و 12 آیین نامه انضباطی، تفهیم اتهام شدند. تاکنون به چند نفر هم حکم داده شده است.
معاون دانشجویی دانشگاه علامه گفت: بر اساس موارد قانونی حکم این دانشجویان تعلیق از تحصیل به مدت یک ترم یا دو ترم با احتساب سنوات و یا بدون احتساب سنوات بوده است.
...............................................................
امام خامنه ای!؛ این جانی جنایتکار هم امام شد
شنبه، 8 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Saturday 29 May
ایرنا: اقامه نماز جمعه اين هفته به امامت حضرت آيت الله العظمي امام خامنه اي
مراسم نماز عبادي سياسي جمعه اين هفته تهران (14 خرداد) که مقارن با سالروز رحلت ملکوتي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، حضرت امام خميني قدس سرّه الشريف مي باشد به امامت ولي امر مسلمين جهان حضرت آيت الله العظمي امام خامنه اي مدظله العالي در حرم مطهر آن امام عظيم الشان برگزار مي گردد.
به گزارش عصر شنبه ايرنا به نقل از پايگاه اطلاع رساني دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامي ، از عموم مردم متدين و انقلابي ملت شريف ايران علي الخصوص استان تهران دعوت بعمل آمده است راس ساعت 11 صبح در اين مراسم عظيم الهي سياسي شرکت نمايند.
اين مراسم با تلاوت آياتي از کلام الله مجيد شروع خواهد شد و با مداحي مداحان اهل بيت عصمت و طهارت (ع) و خير مقدم حضرت حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد حسن خميني توليت آستان مقدس امام راحل و سخنراني رياست محترم جمهوري اسلامي ايران جناب آقاي دکتر محمود احمدي نژاد بعنوان سخنران قبل از خطبه انشاءالله انجام و ادامه خواهد يافت.
..................................................................
مقابله با بدحجابی و جنگ نرم: دور جدید مقابله با زنان
دوشنبه، 10 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Monday 31 May
سپیده لرستانی
10 خرداد 1389
مدرسه فمینیستی: در ماههای اخیر، مجددا پوشش زنان و روابط دختران و پسران ، موجبات نگرانی برخی از شخصیت های سیاسی و مذهبی و البته متعصبین و متشرعین را فراهم آورده و اصرار دارند تا با چسباندن آن به تئوری جنگ نرم و قلمداد نمودن لباس و رفتار زنان به عنوان توطئه بیگانگان ، آن را به مثابه تهدیدی جدی برای موجودیت نظام جلوه دهند .در سایه این توجیه، زن بودن به طور بالقوه، یک خطر به حساب می آید و برای پیشگیری از به فعلیت درآمدن تهدید ،مقابله با آن ضرورت می یابد. از این رو، برای مقابله با این تهدید، هرگونه تعدی به حقوق و آزادی های فردی زنان مشروع شمرده شده و پوشش زنان زیرنام مبهم و مشکوک بدحجابی دستاویزِی برای فشار و خشونت هر چه بیشتر بر زنان می گردد.
همه ما می دانیم ،آنچه که اکنون به عنوان بدحجابی شناخته می شود ،کوشش و در واقع ابتکار زنان و دختران ایرانی برای فرار از سختگیری سی ساله برای تحمیل یک نوع پوشش به زنان است و انتخاب روسری و مانتو رنگی ، واکنشی است آگاهانه به اجبار پوشش سیاه و مقنعه حکومتی. دولت انقلابی در سی سال پیش، با بهره گیری از جو انقلابی و ابهام موجود در فضای سیاسی جامعه به زور مجازات ، حق انتخاب پوشش را از زنان سلب نمود و توانست بی حجابی را از فضای عمومی جامعه ایرانی حذف کند، و با برخورد خشونت آمیز با زنان مخالف حجاب ،آنان را وادار به پذیرش قانون حجاب نماید.
در سالهای بعد، عدول از لباس تعیین شده توسط حاکمیت ، به بدحجابی تعبیر شد و این بار، مسئولان به تکاپو افتادند تا زنان را به فضای سالهای نخست انقلاب بازگردانند. طرح حجاب و عفاف و طرح ارتقاء امنیت اجتماعی از طرحهایی است که برای این منظور بکار گرفته شده اند. برای پیشبرد این طرح ها و به منظور سلب کامل حق آزادی پوشش از زنان این روزها راهکارهای متنوع و مختلفی از سوی شخصیت های سیاسی و مذهبی ارایه می گردد که وجه مشترک همه آنها ، تحدید زنان و برخورد هرچه شدیدتر با آنان است. در میان این راهکارهای ارایه شده آنچه قابل تأمل است کمرنگ شدن جنبه های تشویقی و تبلیغی، و توسل به اعمال زور و رویه های خشن وسختگیرانه برای تغییر پوشش زنان است. یکی نمره را ابزار فشار بر زنان برای رعایت حجاب مناسب می داند و می خواهد گزینش دانشجو بر اساس نوع پوشش او صورت گیرد. دیگری می خواهد اجبارِ حجابِ جدید از ادارات و وزارتخانه ها شروع شود و یکی دیگر بیمارستان و دانشگاه را بهترین آغازگاه طرح حجاب بر می شمارد.
برخی از دانشگاهها دست به کار شده و کمیته های انضباطی، دانشجویان دختر را فراخوانده و مبادرت به صدور احکام تعلیق و محرومیت از تحصیل می نمایند. پلیس موسوم به گشت ارشاد در خط مقدم جبهه جنگ با آزادی پوشش زنان در خیابان ها شده و از زنان به عنوان مانکن های خیابانی یاد می شود.
این طرح تنها به پوشش زنان محدود نمی شود و آنگونه که از اخبار بر می آید ، برخورد همه جانبه ی علیه حقوق زنان در حال شکل گیری است. یکی دیگر از راهکارهای ارائه شده برای تحمیل پوشش دلخواه حاکمیت به زنان و محدود کردن آزادی های فردی، راهکار شورای فرهنگی اجتماعی زنان است که مقابله با تجردگرایی، مهاجرت بی رویه و توسعه بومی سازی در دانشگاهها را برای ترویج عفاف و حجاب موثر دانسته است. تفکیک جنسیتی در دانشگاهها و دیگر اماکن تعاملات اجتماعی زنان و مردان، نظارت بر زندگی و مناسبات خصوصی افراد ، نسبت یابی جوانان (دختر و پسر) نیز از دیگر راه های نجات کشور از توطئه جنگ نرم هستند که یکی پس از دیگری به عنوان راهکار پیشنهاد می گردند.
به نظر می رسد مغزهای متفکرِ نگرانِ حجاب و عفاف، قدری در محاسبات خود اشتباه کرده اند. اشتباه بزرگ آنان، نادیده گرفتن تغییرات جامعه و نیز تغییرات صورت گرفته در وضعیت زنان است. آنها گویا چشم خود را بر بسیاری از واقعیت ها بسته اند و نمی خواهند بپذیرند که جامعه سال 89 متفاوت با جامعه سال 59 است و زنان امروز همان زنان سی سال پیش نیستند. امروز چشم جامعه به بسیاری از واقعیات باز شده و آن تب تند انقلاب فروکش کرده است. زنان امروز ، زنان تحصیلکرده و دانشگاه رفته هستند که اندک اندک به حقوق خویش آگاهی یافته و تبعیض جنسیتی را با تمام وجودشان لمس و درک کرده اند. امروز دغدغه زنان ،رسیدن به برابری جنسیتی و برخورداری از حقوقی متناسب با شأن و منزلت انسانی شان است. زن امروز چون و چرا می کند ، به تبعیض هزاران ساله اعتراض دارد و حقوق اش را مطالبه می کند. زن امروز نمی خواهد خود را موجودی وابسته و سربار که نیازمند قیم و سرپرست است بداند. زن امروز ایرانی می خواهد در همه عرصه ها حضوری برابر با مردان داشته باشد هرچند هنوز با خیره سری و سماجت این حقوق از او دریغ می شود و روز به روز موانع بیشتری برای او تراشیده می شود. زن امروز می خواهد آزاد باشد چه در انتخاب پوشش، چه در ازدواج و طلاق و چه در کار و فعالیت های اجتماعی. مخالفان حقوق زنان اگر چشم بگشایند خواهند دید که اندرونی های سنت، فروریخته اند و زنان به دنبال هوای تازه و آزاد و برای استنشاق ارزش های برابری بیرون آمده اند! زنان را نمی توان به پستوی خانه فروکشاند و در پشت حجاب اجباری و مورد پسند مسئولان پنهان کرد. واقعیت را باید پذیرفت زمان به عقب باز نمی گردد.................................................................
این ولی فقیه است که باید از مردم تقاضای عفو بکند
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
زینت میرهاشمی
همه زندانیان سیاسی آزاد باید شوند
در آستانه سالروز خیزشهای مردمی و یادگشت شهدای قیام، اضطراب در سران رژیم تشدید شده است. ضربان این هراس را می توان از گفته های سینه جاکان ولایت فقیه فهمید. ریز و درشت سعی می کنند وانمود کنند که تنور ولایت روشن است.
رویارویی جنبش مردمی با رژیم دیکتاتوری به مرحله ای رسیده است که میزان حضور چکمه پوشان همراه با لباس شخصیها و بسیج و لومپنها و ...در خیابانها نشان می دهد که ادامه قیام و تنفر عمومی از رژیم سبب ترس و وحشت پایوران رژیم شده است. در حالی که مقاومت بی نظیر زندانیان سیاسی و به ویژه آنهایی که حکم اعدام گرفته اند، زندان و شکنجه و جنایتکاران را به چالش گرفته است، کارگزاران دستگاه قضائیه رژیم با نزدیک شدن سالگرد قیام از ندامت و عفو سخن می پراکند. آنها می خواهند از میان انبوه دستگیرشدگان تعدادی را زیر فشار و شکنجه وادار به اعتراف علیه خود کرده و سپس آنها را تحت عنوان کسانی که مورد عفو ملوکانه ولایت فقیه قرار گرفته اند آزاد کنند.
روز دوشنبه 10 خرداد ، دادستان تهران، از تهیه لیستی توسط رئیس قوه قضائیه که قرار است مورد عفو ولی فقیه قرار گیرند خبر داد. جعفری دولت آبادی این اقدام را «نشانگر چهره عدالت و رافت نظام اسلامی» دانست.
نکته مهمی که در صحبتهای جعفری نهفته است، اقرار به ضعف در برابر مقاومت مردمی است. وی می گوید که «این عفو از موضع اقتدار نظام انجام گرفته» است.
جنایاتهای انجام شده در سیاهچالهای رژیم، تجاوز، شکنجه، اعدام و کشتن تدریجی زندانیان مقاوم، همه اینها پرونده هایی است که همچنان باز است و تا روزی که عاملان و آمران آن محاکمه نشوند باز خواهد بود. این جنایتها نه فراموش می شود و نه بخشیده خواهد شد.
آژادی چند نفر با عنوان نادم نه رافت نظام را نشان می دهد و نه ذره ای از تنفر مردم به ولی فقیه کم خواهد کرد. این سیاست عوامفریبانه اراده مردمی برای تغییر رژیم را عوض نخواهد کرد. تواب سازی و وادار کردن زندانی به نوشتن عفو نشانه ناتوانی یک دستگاه عظیم سرکوب است که از مقاومت هراس دارد. همه زندانیان سیاسی بدون قید و شرط باید آزاد شوند و عاملان و آمران این جنایتها در دادگاههای بین المللی البته با داشتن وکیل محاکمه شوند و در نهایت این ولی فقیه است که باید از مردم تقاضای عفو بکند.
...............................................................
دو خبرنگار دیگر در ایران بازداشت شدند
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
سایت کلمه: نیمه شب گذشته خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، در منزل خود بازداشت شد.
به گزارش «پارلماننیوز»، اعظم ویسمه نیمه شب گذشته با حکم دادستانی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
تا این لحظه دلیل بازداشت او مشخص نیست.
پیش از این نیز ورود ویسمه که از خبرنگاران پارلمانی باسابقه است و در یک سال و نیم اخیر، خبرنگار پارلماننیوز بوده است به مجلس ممنوع شده بود.
محبوبه خوانساری از خبرنگاران سرویس اجتماعی خبرگزاری میراث همزمان با اعظم ویسمه در حمله نیمه شب بامداد 11 خرداد توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شد.
بر اساس گزارشهای رسیده به جرس در این هجوم نابهنگام که برای دستگیری چند تن از روزنامه نگاران و اعضای جبهه مشارکت اسلامی برنامه ریزی شده بود، اعظم ویسمه و محبوبه خوانساری در میان نگاه مضطرب و چشمان پراشک مادرانشان به مکانی نامعلوم منتقل شدند.
ماموران همچنین با تجسس منزل این دو روزنامه نگار برخی از وسایل از جمله کامپیوتر شخصی این دو را با خود بردند.
محبوبه خوانساری خبرنگار حوزه مدیریت شهری است که در روزنامه های چون کلمه سبز، هم میهن و شرق کار کرده است.
.............................................................
اذعان به تنفر و انزجار جوانان و دانشجویان از رژیم
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
غلامرضا خواجه سروى معاون فرهنگى و اجتماعى وزارت علوم و تحقيقات رژيم در جمع شمارى از مزدوران بسيجى گفته، متاسفانه در سالهاى گذشته شرايطى در دانشگاههاى كشور ايجاد شده بود كه انتقال ارزشهاى اسلامى و انقلابى به نسل جوان كشور آن طور كه انتظار مىرفت عملى نشد و بدتر از آن در برخى مقاطع شرايطى ايجاد شده بود كه برخى از نيروهاى ارزشى نيز از بيان معارف اسلامى و انقلابى نيز واهمه داشتند. به گواهى بسيارى از كسانى كه حوادث سال گذشته را از نگاه جامعه شناختى و فرهنگى تحليل كردهاند، مهمترين دليل وقوع چنين اتفاقاتى در كشور، گسست جوانان با ارزشهاى انقلاب و نهضت امام خمينى است.
مقام معظم رهبری از ذخاير الهی هستند
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
روزنامه حکومتی رسالت: رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم گفت: آيت الله العظمي خامنه اي از ذخاير الهي هستند و خداوند به خاطر حفظ انقلاب ايشان را نگه داشته است. آيت الله محمد يزدي در گفتگو با خبرنگاران فارس، رسا و ايرنا، درباره انتخاب مقام معظم رهبري پس از ارتحال امام راحل به عنوان رهبر معظم انقلاب اسلامي از سوي مجلس خبرگان رهبري اظهار داشت: يکي از مسائلي که بايد گفت از عنايات الهي بوده است، اقدام حضرت امام در ارتباط با عزل مرحوم منتظري بود و به دنبال اين اقدام، انتخاب مقام معظم رهبري اتفاق افتاد.وي ادامه داد: زمان هرچه گذشت براي ما ثابت کرد که اگر حکومت در اختيار آن آقا بود و افکاري که اطرافيان وي داشتند، نظام به کجا مي رفت ولي با رهبري آيت الله خامنه اي در هر مشکلي که پيش آمده با موضع گيري هايي که ايشان داشتند، مشکلات حل شده است.رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم تاکيد کرد: بايد گفت آيت الله العظمي خامنه اي از ذخاير الهي هستند و خداوند به خاطر حفظ انقلاب ايشان را نگه داشته است.يزدي گفت: اما تدبير در حکومت بسيار مهم است و به عبارت ديگر اداره کردن و عبور از بحران ها مسئله بسيار مهمي است که آيت الله خامنه اي در اين زمينه توانايي هاي بسياري دارند.يزدي با اشاره به بحران هاي متعددي که براي انقلاب پيش آمده است، گفت: در بحران اخير هرکس ديگري به جاي ايشان بود، واقعا معلوم نبود که بتواند به اين دقيقي مديريت داشته باشد.................................................................
اعدام قریب الوقوع ریگی/اعدام 6 نفر در یزد و شیروان
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
روزنامه حکومتی وطن امروز: عبدالمالک ریگی بزودی به دار مجازات آویخته میشود. در بازجویی از عبدالمالک ریگی، اطلاعات بسیار ارزشمندی بهدست آمد که در آینده منتشر خواهد شد.
همچنین گزارش شده دستگاه قضايی جمهوری اسلامی شش زندانى را در شهرهای يزد و شيروان اعدام کرده است.
...............................................................
مرد شماره سه القاعده که بهلاکت رسید، کیست؟
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
به گزارش رادیو آلمان، در پی حمله هوایی نیروهای نظامی آمریکا در پاکستان سومین عضو ارشد شبکه تروریستی القاعده به هلاکت رسید.
این خبر از سوی نیروهای آمریکایی و شبکه القاعده منتشر شده است.
در صفحه اینترنتی القاعده آمده است که همراه مصطفی ابویزید، زن، سه دختر، نوهاش و همچنین چند نفر دیگر کشته شدهاند.
کشتن ابویزد یکی از بزرگترین موفقیتهای آمریکا در جنگ علیه القاعده به شمار میرود.
القاعده ابو یزید را فرمانده عالی خود در افغانستان اعلام کرده است.
ابو یزید کیست؟
مصطفی ابو يزيد، ۵۴ ساله، تبعۀ مصر بود و با نام مستعار سعيد المصرى شناخته مىشد . وى مسئول سابق امور مالى اين شبکه بود.
المصری قبل از پیوستن به القاعده، عضو سازمان جهاد اسلامی در مصر بود. او در رابطه با ترور انورسادات رئیس جمهور پیشین مصر در سال ۱۹۸۱ میلادی، مدتی را در زندان گذراند. گفته میشود المصری از بنیانگذاران شبکه القاعده در سال ۱۹۸۱ بوده است.
پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، نام سعيد المصرى در فهرست اشخاص و شركتهایی قرار گرفت كه اموال و داراییهایشان توسط خزانهدارى آمريكا مسدود شد.
به باور پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی)، مصطفی ابو یزید در تامین مالی و تدارکاتی حملههای القاعده نقش مهمی ایفا کرده و در تامین مالی سه نفر از عوامل حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱ نیز از دُبی دست داشته است.
...............................................................
محکومیت دختر عضو نهضت آزادی به زندان و شلاق
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
میزان خبر: خانم دکتر سارا توسلی به اتهام حضور در حوادث عاشورا و تسلیت به خانواده شهید موسوی به شش سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شد.
بنابر رای شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی عباس پیربابایی ، خانم دکتر سارا توسلی به اتهام حضور کوتاه مدت در حوادث عاشورا و حضور در منزل شهید موسوی و تسلیت به خانواده این شهید به شش سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شد.
سارا توسلی در پی حوادث انتخابات در تاریخ 13 دیماه بازداشت شد و مدت 50 روز در بند 209 زندانی بود.
دکتر سارا توسلی استاد دانشگاه و عضو هیات علمی و فرزند مهندس محمد توسلی رئیس دفتر سیاسی و عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران است.
همسر وی مهندس فرید طاهری نیز درپی حوادث عاشورا بازداشت شده و همچنان در بند 350 زندان در بازداشت بسر می برد.
بنابر حکم بدوی ابلاغ شده توسط شعبه 26 دادگاه انقلاب وی به اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور و اخلال در نظم عمومی مجموعاً به شش سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شده است.
...............................................................
استعفای معترضانه 5 مجری زن از تلویزیون الجزیره
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
شهرزادنیوز: پنج تن از مجریان زن تلویزیون الجزیره، در اعتراض به انتقادات مکرر به پوشش آنان، به طور دستجمعی استعفا دادند.
ناظران این استعفا را شاهدی بر اسلامیزه کردن خزنده فرستنده خبری الجزیره ارزیابی می کنند.
به نوشته الحیات، زنان مستعفی زیر فشار فزاینده مدیریت این فرستنده قرار گرفته اند تا پوششی محافظه کارانه تر بر تن کنند.
یکی از اعضای تحریریه الجزیره در این رابطه به خبرگزاری فرانسه در دوحه، مقر فرستنده، گفت که دعوا بر سر پوشش تنها علت استعفای پنج مجری زن نبوده است. یکی از زنان مستعفی نیز اظهار داشت: مساله بر سر شکایات پنج – شش ساله انباشت شده است. علت آن سیاستی است که پایبند قواعد حرفهای نیست و به کارمندان، نه بر اساس تواناییها و تجربیات شان، بلکه به دلخواه برخی از افراد مدیریت برخورد میکند. یکی از زنان همکار در این رابطه گفت که لباس مجریان زن بسیار مناسب و محترمانه بود، اما مرتب تحت فشار بودند تا پوشش محافظه کارانهتری داشته باشند.
مدیریت الجزیره در رابطه با استعفای جمعی پنج مجری زن، از اظهار نظر خودداری کرده است، اما یکی از افراد نزدیک به مدیریت گفت که چند ماه پیش دستورالعملی در رابطه با نوع پوشش صادر شده و همچنین از زنان خواسته بودند که زیاد آرایش نکنند.
..............................................................
گسترش شعارنويسى رژیم را مستاصل کرده است
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
گزارش دریافتی: به دنبال گسترش شعارنويسى بر روى صندليهاى اتوبوسهاى شركت واحد، رژيم درمانده اقدام به تعويض صندليها كرده است. واحد اجرايى شركت اتوبوسرانى صندليهاى چرمى اتوبوسها را با صندلى فايبر گلاس كه شعارنويسى روى آنها مشكل است، تعويض نموده است................................................................
کاریکاتور؛ اشک تمساح خامنه ای برای غزه
............................................................
تلاش برای بازداشت خواهر زاده فرزاد کمانگر
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
بازداشت شش دانشجوی کرد در سنندج / تلاش برای بازداشت خواهر زاده فرزاد کمانگر
خبرگزاری هرانا - نیروهای امنیتی در دانشکده فنی و مهندسی یزدان پناه سنندج طی هفته گذشته اقدام به بازداشت حداقل 6 دانشجوی کرد اهل شهر کامیاران کرده اند، این نیروها هم چنین اقدام ناموفقی در بازداشت آزاد کمانگر دیگر دانشجوی این دانشگاه و خواهر زاده فرزاد کمانگر داشته اند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، دهها دانشجوی دانشکده فنی و مهندسی یزدان پناه سنندج با برگزاری مراسم در محوطه دانشگاه و خواندن سرود، یاد جانباختگان 19 اردیبشت را گرامی داشته اند که به دنبال برگزاری این مراسم دست کم 6 دانشجوی کرد اهل کامیاران توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی بازداشت و در ساعات اولیه برخی از آنها آزاد شدند.
این نیروها همچنین روز پنج شنبه هفته گذشته به خانه خواهر فرزاد کمانگر یورش برده و ادعا کرده اند که دستور جلب فرزند خانواده، آزاد کمانگر دانشجوی رشته عمران دانشکده فنی یزدان پناه سنندج را با خود دارند، آنها ضمن تفتیش منزل از خانواده وی خواستند در صورت بازداشت وی به منزل جهت توضیح پاره ای از مسائل به اداره اطلاعات سنندج مراجعه نماید...............................................................
تجمع دانشجویان به مناسبت بزرگداشت کیانوش آسا
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
دانشجویان دانشگاه علم و صنعت از ظهر امروز به مناسبت بزرگداشت شهادت کیانوش آسا دانشجوی این دانشگاه تجمع کردند.
به گزارش دانشجونیوز این تجمع در پی فراخوان دانشجویان دانشگاه علم و صنعت از ساعت 12 ظهر امروز در مقابل دانشکده مهندسی شیمی آغاز شد.
بیش از 400 دانشجوی دانشگاه علم و صنعت با سردادن شعارهایی یاد و خاطره کیانوش آسا دانشجوی این دانشگاه را گرامی داشتند.
در این تجمع حراست دانشگاه علم و صنعت با همکاری تعدادی از بسیجی های این دانشگاه اقدام به فیلمبردای از دانشجویان و تهدید آنان کردند.
کیانوش آسا دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علم و صنعت در روز 25 خرداد سال گذشته توسط شلیک نیروهای نظامی جان سپرد. جسد وی پس از مدتها در اختیار خانواده اش قرار گرفت.
.............................................................
فیلم، دانشگاه علم و صنعت: دانشجو ميمرد ذلت نمی پذيرد
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
.............................................................
اعتراضات خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل دادستانی
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
اعتراضات خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل دادستانی علیه گرفتن توبه نامه
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" ده ها نفر از خانواده های زندانیان سیاسی صبح امروز در مقابل دادستانی تهران تجمع کردند و علیه فشارهایی که نسبت به عزیزانشان در زندان برای گرفتن ندامت نامه اعتراض کردند.
روز سه شنبه 11 خرداد ماه از ساعت 10:00 صبح ده ها نفر از خانواده های زندانیان سیاسی اعتراضات یک سال گذشته در مقابل دادستانی تجمع کردند و بر علیه فشارهایی که علیه عزیزانشان در زندانها برای گرفتن توبه نامه وارد می شود دست به اعتراض زدند و خواستار آزادی بی قیدو شرط عزیزان خود شدند.
مقامات دادستانی که از تجمع خانواده ها وحشت زده شده بودند به خانواده ها گفته شد که می توانند مشکل خود را مطرح کنند تا بصورت فوری به آن رسیدگی شود و سعی داشتند که خانواده ها را به درون دادستانی ببرند تا از دید مردم و گسترش اعتراضات آنها ممانعت به عمل آورند.منشی و دفتر دار دادستانی بر خلاف همیشه که با برخوردهای تند و زننده با خانواده ها رفتار می کردند امروز سعی داشتند که رفتارهای خود را تغییر دهند و با برخوردهای نسبتا محترمانه ای رفتار کنند.
از طرفی دیگر فرم های عفو از خامنه ای که در روزهای گذشته بطور سیستماتیک به خانواده ها پیشنهاد داد می شد امروز هنگام اعتراضات خانواده ها جمع آوری شد. در روزهای اخیر خانواده هایی که به دادستانی برای پیگیری وضعیت عزیزانشان مراجعه می کردند. پس از اینکه خانواده ها مشکلات خود را مطرح می کردند به آنها گفته می شد که آزادی عزیزانتان امکان پذیر است در صورتیکه فرم داده شده را پر کنید و به ما همینجا برگردانید به سرعت اقدام خواهد شد.
در این فرم از پیش نوشته شده مشخصات خانواده و عزیز در بندشان باید پر شود و در ادامه آنها می بایست از خامنه ای تقاضای عفو نمایند.این مسئله باعث خشم خانواده ها شده است و با اعتراض به فردی بنام خانم بردبار دفتر دار منشی دادستان خانم اسدی که فرم های نوشته شده را تحویل می دهد شد که بعضا منجر به جر و بحث و تهدید آنها می گردید.
در یک اقدام بی سابقه در روزها اخیر عباس جعفری دولت آبادی پس از بی نتیجه ماندن اقداماتش در زندانها برای گرفتن توبه نامه از زندانیان سیاسی خود شخصا به خانواده هایی که از اقشار ضعیف جامعه هستند و نان آور خانواده در زندان بسر می برد زنگ می زند و آنها را به دادستانی دعوت می کند و در اکثر موارد خود شخصا با آنها صحبت می کند. او در حین صحبت بر خلاف قبل که با تحکم و تهدید سعی داشت که اتهامات نسبت داده شده به عزیزانشان را بقبولاند .اینبار با آوردن چای و تعارف شیرینی و برخوردهای دوستانه و با خنده و غیره وارد گفتگو از موضع بسیار پایینی با خانواده می شود و به آنها می گوید که شما می توانید فرزندان خودتان را بلافاصله آزاد کنید در صورت تقاضای عفو از خامنه ای آزادی آنها خیلی سریع امکان پذیر است.این مسئله با تنشها و مخالفت خانواده ها مواجه شده است. آنها به او گفته اند که عزیزان ما بی گناه در زندان هستند و درخواست عفو به منزلۀ مجرم بودن عزیزان ما است و خود شما هم می دانید که آنها بی گناه هستند.اعتراض خانواده در مواردی باعث خشم شدید عباس جعفری دولت آبادی شده است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، اقدامات غیر انسانی دادستان تهران و افراد وی در زندانها و علیه خانواده ها که آنها را تحت فشارهایی روحی قرار میدهد تا با درخواست عفو بر مجرم بودن فرزندان خود صحه گذارند را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدام عملی برای پایان دادن به شکنجه های روحی و جسمی علیه زندانیان سیاسی و خانواده های آنها در ایران است.
گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
گزارشگران ویژه شکنجه سازمان ملل متحد
.............................................................
فیلم؛ نمایندگان پارلمان اروپا به متکی: قاتل، آدمکش
...............................................................
ضرب و شتم شدید زندانی سیاسی در سلول انفرادی
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
خبرگزاری هرانا - رضا ملک معاون سابق تحقیق و بررسی وزارت اطلاعات که اخیرا به سلول انفرادی منتقل شده است توسط گارد زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، زندانی امنیتی رضا ملک معاون سابق تحقیق و بررسی وزارت اطلاعات که در هشتم خرداد ماه به دلیل توهین به رهبری به سلول انفرادی بند 240 زندان اوین منتقل می شود پس از تحمل یک هفته انفرادی توسط مامورین مسلح گارد زندان به همراه باباپور رئیس بند 240 با زدن دستبند به صورت قپانی و چشم بند اقدام به ضرب و شتم شدید وی می نمایند که در اثر ضرب و شتم این زندانی دنده وی شکسته شده و به حالت بی هوش درآمده است.
آقای رضا ملک که هم اکنون دچار جراحات فراوانی شده است هم اکنون به اندرزگاه 8 زندان اوین منتقل شده است و مسئولین زندان از رسیدگی پزشکی به این زندانی سر باز می زنند.
شایان ذکر است مدت محکومیت رضا ملک در خرداد ماه سال 88 به پایان رسیده است و ماموران وزارت اطلاعات به دلیل انتشار فیلم این زندانی از سوی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران از آزادی وی ممانعت به عمل آورده اند و از قوه قضائیه در خواست صدور حکم مجددا برای این زندانی نمودند...............................................................
دو فعال مدنی و دانشجویی کرد در کرمانشاه دستگیر شدند
سه شنبه، 11 خرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 01 June
خبرگزاری هرانا - روز سه شنبه 11 خرداد ماه، حمیدرضا و اشکان مصیبیان، از فعالین مدنی و دانشجویی کرد در کرمانشاه دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شده اند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، حمیدرضا مصیبیان فعال سابق دانشجویی بوده و در حال حاضر فعالیت های مدنی خود را در کرمانشاه دنبال می کند.
اشکان مصیبیان نیز دانشجوی دانشگاه رازی کرمانشاه و عضو انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه است.
وی به دلیل فعالیت های دانشجویی که داشته به مدت دو ترم از تحصیل محروم شده است.
شایان ذکر است که این دو فعال مدنی و دانشجویی با یکدیگر برادر هستند...............................................................
از صادق خلخالی تا صادق لاریجانی؛ از اعدام تا اعدام
3.06.10جنازه ۴ تن از سران حکومت پهلوی که در پشت بام مدرسه رفاه اعدام شدند: منوچهر خسروداد (بالاچپ)، مهدی رحیمی (بالا راست) ، رضا ناجی (پایین چپ) ، نعمت الله نصیری (پایین راست )
اولین حاکم شرع:
به گفته بسیاری از تحلیلگران مُهر اعدام از بدو تولد جمهوری اسلامی، بر پیشانی این حکومت حک شده است و اعدام بدترین مصداق نقض حقوق بشر در ایران است. این مجازات بنا به اقتضای روزگار، گاهی با عنوان «انقلابی» و زمانی دیگر زیر عنوان اتهام های جنایی، سیاسی یا اجتماعی، در مورد سارقین، اوباش، جنایتکاران، قاچاقچیان، زناکاران، فعالان سیاسی، مجرمان صغیر و یا زندانیان سیاسی به اجرا درآمده است.
دو روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، آنگونه که محمد صادق صادقی گیوی، معروف به آیت الله حاج شیخ صادق خلخالی، اولین حاکم شرع دادگاه های انقلاب در کتاب خاطرات خود می نویسد، اولین اعدام های حکومت اسلامی ایران تحت عنوان اعدام های انقلابی، رقم خورد: «اینجانب، پس از دریافت حکم (قضاوت از طرف آیت الله خمینی)، به محاکمه مجرمین درجه یک پرداختم. اولین کسانی که در دادگاه محاکمه و به جزای عمل خود رسیدند، عبارت بودند از: نعمت الله نصیری، رئیس ساواک، (منوچهر) خسروداد، فرمانده هوانیروز، (رضا) ناجی، فرماندار نظامی اصفهان و (مهدی) رحیمی، فرماندار نظامی تهران و رئیس شهربانی کلّ کشور؛ این چهار نفر در شب ۲۴ بهمن ماه ۱۳۵۷، در مدرسه رفاه اعدام شدند و حکم اعدام آنها را اینجانب صادر کردم. آن ها در پشت بام مدرسه رفاه اعدام شدند و این اولین اعدام ما بود.»
صادق خلخالی که با پشیبانی شخص آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی حکم اعدام ایرانیان بسیاری را صادر کرده است می نویسد همه افرادی که در دادگاه های انقلاب محکوم به اعدام شدند، از مصادیق بارز «مفسد فی الارض» بودند و تحت همین عنوان هم اعدام شدند.
شیخ خلخالی در سال های آخر عمرش در مصاحبه با رسانه های داخلی و خارجی بارها گفت در مقام حاکمیت شرع «پانصد و چند نفر از جانیان و سرسپردگان رژیم شاه» را اعدام کرده و از گذشته خود پشیمان نیست. او همچنین آرزو کرد که ای کاش می توانست تعداد بیشتری را اعدام کند. خلخالی پس از انقلاب خاندان پهلوی و بسیاری از مقامات و وابستگان حکومت شاهنشاهی پهلوی را «مفسد فی الارض» نامید و آنان را به اعدام غیابی محکوم کرد و برای ترور آنان در خارج از کشور تلاش کرد. در تاریخ ۱۶آذر ۱۳۵۸ شهریار شفیق، فرزند اشرف پهلوی در پاریس ترور شد و ارتشبد غلامعلی اویسی، در ۱۸ بهمن ۱۳۶۲در پاریس به سرنوشتی مشابه دچار شد.
معمای هویدا
شاخص ترین اعدام انقلابی به ریاست خلخالی، اعدام امیرعباس هویدا باسابقه ترین نخست وزیر حکومت محمدرضا شاه پهلوی است. هویدا در روز ۱۸ فروردین ۵۸ در زندان قصر طی دو جلسه دادگاه ۴۵ دقیقه ای محاکمه و علی رغم تلاش های دولت موقت بازرگان، شتابزده اعدام شد.
دکتر عباس میلانی که در کتابی مفصل تحت عنوان «معمای هویدا»، زندگی او را شرح داده است، به صدای آمریکا می گوید: «اعدام هویدا به گفته خلخالی به دستور شخص خمینی بود که به رغم تلاش دولت آقای بازرگان که سعی داشت دادگاهی استاندارد برای هویدا ترتیب دهد و حتی با وکلایی تماس گرفته بودند که نمایندگی هویدا را برعهده بگیرند، به خلخالی دستور می دهد که به زندان قصر برود و او را محاکمه کند. خلخالی هم برای جلوگیری از درز خبر و جلوگیری از اعمال نفوذ و دخالت دولت موقت درها را از داخل بست و تلفن ها را قطع کرد.»
اعدام اقلیت ها:
آقای خلخالی در برخورد با گروه های مخالف جمهوری اسلامی مانند گروه های چپگرا در کردستان و برخی ديگر گروه های قومی ايران که از آنها به عنوان کمونيست ها و جدايی طلبان ياد می کرد، بسیاری را محاکمه، زندانی و اعدام کرد.
احمد رأفت روزنامه نگار ایرانی ساکن ایتالیا، در تابستان ۱۳۵۸ از طرف روزنامه ای ایتالیایی به ایران سفر کرد و از جمله شاهدان شماری از دادگاه های سرپایی انقلابی و اعدام فعالان سیاسی چپ در کردستان است.
او می گوید در سفری دو هفته ای در مریوان، سقز و در یک پایگاه نظامی در سنندج شاهد برگزاری دادگاه های انقلابی به ریاست صادق خلخالی بوده است: «آن زمان اعدام ها و دادگاه های سرپایی یا صحرایی شروع شده بود. اول در ترکمن صحرا و بعد در کردستان آغاز شلوغی ها بود، بگیر و ببندها آغاز شده بود و در همین رابطه می خواستم با آقای خلخالی که آن موقع حاکم شرع بود مصاحبه کنم.»
آقای رأفت می گوید پس از چندین بار مراجعه به دفتر ایشان قرار شد که با چند خبرنگار دیگر در سفر به کردستان با صادق خلخالی همراه شود. این خبرنگار ایرانی ساکن ایتالیا ضمن اشاره به رفتار «رفیق وار و دوستانه» شیخ در طول سفر و هنگام استراحت در قهوه خانه های وسط راه و یک سال و نیم بعد طی سفر او به ایتالیا، مشاهداتش درباره روند برگزاری دادگاه را چنین شرح می دهد: «در پایگاه نظامی سنندج یک میز کوچک که متعلق به معلم کلاس بود را از دبستانی آوردند و گذاشتند وسط پادگان. آقای خلخالی پشت آن نشست. چند نفر از همراهان نزدیکش هم بودند، بعد سه چهار نفر از هموطنان کرد را یکی یکی آوردند و در مجموع، در نیم ساعت همه این افراد محکوم به اعدام شدند. محاکمه به این شکل بود که یک نفر در یکی دو دقیقه اسم و فامیل و نام پدر و شماره شناسنامه و جرم افراد را می خواند. سپس آقای خلخالی از فرد می پرسید که توبه کرده ای یا می خواهی توبه کنی؟ افرادی که من دیدم هیچ یک توبه نکردند بلکه سعی در رد اتهامات خود داشتند که بلافاصله حرفشان قطع و حکم اعدامشان صادر می شد و بعد می بردند در همان پایگاه کمی آنطرف تر و اعدام می کردند. اگر اشتباه نکنم و حافظه یاری کند در مریوان بود که آقای خلخالی خودش تیر خلاص را زد.»
هادی قائمی، سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، اعدام ها را از ۲۲ بهمن ۵۷ تا پس از پایان جنگ ایران و عراق در تابستان۶۷، به سه گروه تقسیم می کند: «دسته اول بلافاصله پس از (پیروزی) انقلاب آغاز شد و شش ماه تا یک سال طول کشید و قربانیان آن وابستگان و مقامات رژیم سابق بودند. موج دوم اعدام مخالفین سیاسی جمهوری اسلامی بود که خود زمانی جزو نیروهای انقلابی بودند. این موج از پاییز ۵۹ آغاز شد و طی دهه ۶۰ ادامه داشت و بخصوص در سال های ۶۰ تا ۶۳ در اوج بود و موج سوم در تابستان ۶۷ بود که زندانیان سیاسی به طور کلی، قربانی یک سری اعدام های صحرایی و بدون دادگاه شدند.»
کشتار دهه ۶۰
آیت الله خلخالی حوالی سال ۱۳۶۰ سرپرست کمیته مبارزه با مواد مخدر شد و در آن زمان بود که موجی از اعدام افرادی به راه افتاد که در قاچاق و توزیع مواد مخدر دست داشتند.
رضا معینی از مدیران ارشد گزارشگران بدون مرز در پاریس می گوید: «بطور مشخص پس از ۳۰ خرداد، یا آنگونه که می گویند «کودتای ۳۰ خرداد سال۶۰ » تعداد زیادی از فعالین سیاسی سازمان های مختلف بازداشت و زندانی شدند. پیش از آن اولین سری اعدام ها در ۲۵ و ۲۶ خرداد ماه انجام شد که تعدادی از زندانیانی که از قبل در زندان بودند، اعدام شدند. بعد این روند بدون هیچگونه نظارت قانونی ادامه پیدا کرد. مثلا در تهران، دادستانی انقلاب مرکز تحت ریاست اسدالله لاجوردی، مجموعه اقداماتی را انجام می داد و همزمان با اعتراضات خیابانی، فتواهایی هم صادر می شد از جمله آن که اگر در خیابان محاربی را بگیرند اعدام می کنند. اگر اشتباه نکنم در پاییز ۱۳۶۰، پس از تظاهرات ۵ مهر، حتی تعدادی را در خیابان تیرباران کردند. اما در زندان ها حکومت دیگری بود. در اوین خود آقای لاجوردی یا دیگر بازجویان تشخیص می دادند چه کسی اعدام بشود یا نشود و تمامی دادگاه های یک دقیقه ای اوین تحت سیطره لاجوردی بود که با حکم رسمی خمینی در آنجا منصوب شده بود. بعدها که خاطرات بسیاری از نیروهای مختلف جمهوری اسلامی از اصلاح طلبان و محافظه کاران یا هر اسم دیگری که رویشان بگذاریم منتشر شد دیدیم که همه آن ها از اقدامات لاجوردی در اوین مطلع بودند و حتی به آیت الله خمینی هم خبر داده بودند ولی کسی جلویش را نمی گرفت. هیچ رویه ای حکمفرما نبود، چون من خودم هم در آن روزها زندانی بودم شاهد آن بودم که حتی دادگاه هم نبود یا دادگاه های چند دقیقه ای بود. می گرفتند و می بردند پشت بند ۴ آن زمان در زندان اوین و اعدام می کردند.»
اسدالله لاجوردی رئیس پیشین زندان اوین و دادستان انقلاب در دهه ۶۰، از اعضای شورای مرکزی جمعیت موتلفه اسلامی بود. او در اول شهریور ۱۳۷۷ در محل کسب خود در بازار تهران ترور شد. گفته می شود سازمان مجاهدین خلق مسئول این ترور بوده است.
عامل کشتار؛ سیستم یا افراد؟
رضا معینی در ادامه نظام سیاسی حاکم را عامل کشتن افراد می داند: «بدون شک لاجوردی و بعدا جوخه های مرگ در سال ۶۷ کسانی مثل (مرتضی) اشراقی، (حسینعلی) نیری، (مصطفی) پورمحمدی مجموعه دست اندرکارانی بودند که با حکم آیت الله خمینی حاکم شرع شده بودند و وظیفه شان را انجام می دادند. کشتن افراد در اصل مسئولیت نظام است و نه افراد.»
در تابستان ۱۳۶۷ عده بسیاری از زندانیان سیاسی در زندان های جمهوری اسلامی اعدام شدند. به طور کلی اتهام زندانیان، همکاری با سازمان های مخالف بویژه سازمان مجاهدین خلق و همچین طیف های گروه های چپ و کمونیست بود که به حکم آیت الله خمینی اعدام شدند. آن زمان آیت الله منتظری طی نامه ای به خمینی به این حکم اعتراض کرد. گروهی از فعالان سیاسی این اعدام ها را ادامه کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۰ می دانند که به دلیل فشارهای بین المللی متوقف شده بود.
درباره شمار قربانیان تابستان ۶۷ آمار دقیقی وجود ندارد. آیت الله حسینعلی منتظری در این خصوص رقم حدود ۳۵۰۰ نفر را ذکر کرده است و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، فعالان سیاسی و پژوهشگران از جمله هادی قائمی با توجه به پنهانکاری جمهوری اسلامی در این زمینه و عدم وجود سازمانی غیردولتی برای تحقیق در این زمینه، ارائه رقم دقیق بخصوص درباره تابستان ۶۷ وجود ندارد اما آقای قائمی می گوید: «شک و تردیدی ندارم که طی دهه ۶۰ بین ۸ تا ۱۰ هزار نفر در ایران اعدام شده اند.»
گورستان دسته جمعی خاوران، تنها نشان نمادین بقایای افرادی است که در سال ۶۷ اعدام شدند. آنگونه که رضا معینی می گوید، طبق تعاریف بین المللی، بخش عمده ای از اعدام های دهه ۶۰ در تاریخ قضایی جمهوری اسلامی را ناپدیدشدگان به مفهوم قضایی آن، تشکیل می دهند: چرا که اعدام ها غیرقضایی بود و حتی با همان سیستم قضایی ناقص، غیرانسانی و غیرحقوق بشری حاکم بر ایران تطابق نداشت. هستند کسانی که چه در اوایل دهه ۶۰ و چه ۶۷، خانواده هایشان از چگونگی مرگ و حتی مکان دفن آنان اطلاعی ندارند و ناپدید شده محسوب می شوند.»
صادق خلخالی، پس از سه دوره نمایندگی در مجلس شورای اسلامی و نمایندگی تهران در مجلس خبرگان رهبری، با مرگ آیت الله خمینی در سال ۶۸، منزوی شد. او در سال های پایان عمرش تدریس درحوزه های علوم دینی در قم را پیشه کرد دست آخر در آذر ۱۳۸۲ بر اثر ابتلا به سرطان، بیماری قلبی و پارکینسون درگذشت.
او که بدترین مرگ را، مرگ در بستر می دانست و در جایی از کتاب خاطراتش مرگ شاه در بستر بیماری را «در ذلت» توصیف کرده و نوشته است دلش می خواست شاه در نبرد کشته می شد و نه در ذلت، خود در بستر بیماری درگذشت.
خلخالی در خاطراتش تنها به سهم خود از کشتار مردم و پشتیبانی و دستور مستقیم آیت الله خمینی اشاره دارد اما بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی «سکوت ایرانیان و جامعه بین الملل» در برابر موج گسترده اعدام ها را عامل دیگری برای تداوم این اعدام ها می دانند. در نخستین سال های پس از انقلاب، اسامی اعدام شدگان در رسانه های جمهوری اسلامی منتشر می شد ولی به تدریج اجرای احکام اعدام به خفا رفت تا جایی که از خانواده های قربانیان تعهد کتبی می گرفتند تا خبر اعدام عزیزانشان را منتشر نکنند. علاوه بر این حق برگزاری مراسم سوگواری نیز از آنان سلب شد. الگویی که در مورد قربانیان خشونت های خیابانی وقایع پس از انتخابات سال گذشته و جان باختگان زیر شکنجه در زندان ها در سال ۱۳۸۸ نیز به اجرا در آمد.
.............................................................
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر